ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، ملقب به ابوعلی سینا، یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین فیلسوفان و دانشمندان ایران و البته جهان است. ابن سینا، پورسینا، شیخالرئیس و همهچیز دان، از القاب این دانشمند بزرگ به شمار میرود. ابوعلی سینا یک پزشک، ریاضیدان، منجم، فیزیکدان، شیمیدان، جغرافیدان، زمینشناس، شاعر، منطقدان و فیلسوف بزرگ بود و در دوران جوانی بهطرز شگفتآوری توانست به همه این علوم تسلط پیدا کند. این دانشمند ایرانی در یکم شهریور سال 370 چشم به جهان گشود.
پدر ابوعلی سینا کارمند دارایی روستای خرمثین در بخارا بود که در زمان سلطنت «نوح دوم» یکی از پادشاهان سامانی از بلخ به بخارا آمد. او پس از ازدواج با دختری به نام ستاره از روستای افشنه که در نزدیکی خرمثین قرار داشت صاحب فرزند پسری شد و نامش را حسین گذاشت که همان ابوعلی سینا است. پنج سال پس از ابن سینا برادر او به نام محمد به دنیا آمد. پدر ابن سینا، مردی دانش دوست بود و با فراهم کردن امکانات و تشویق ابن سینا سهمی بسزا در پیشرفت علمی او داشته است.
کودکی ابوعلی سینا
ابوعلی سینا از همان آغاز کودکی استعداد عجیب و ویژهای در فراگرفتن علوم مختلف داشت و از آنجا که پدرش عبدالله برای تعلیم و تربیت او سخت تلاش میکرد و خانه او محل ملاقات دانشمندان مختلف بود، ابن سینا تا ۱۰ سالگی تمام قرآن و صرف و نحو را آموخت و پس از آن به یادگیری منطق و ریاضیات مشغول شد.
پدر ابوعلی سینا اهل بلخ بود و در زمان سلطنت «نوح دوم» که از پادشاهان سامانی به شمار میرفت، از بلخ به بخارا آمد و کارمند دارایی روستای خرمثین در بخارا شد. او از روستای افشنه که در نزدیکی خرمثین قرار داشت، با دختری به نام ستاره ازدواج کرد و نام اولین فرزندش را حسین گذاشت که همان ابوعلی سینا است و پنج سال پس از او، برادر کوچکترش به نام محمود به دنیا آمد. ابن سینا حافظه و هوشی شگفتانگیز و خارقالعاده داشت، تا جایی که در سن ۱۴ سالگی از معلم خود پیشی گرفت؛ به همین خاطر همه مجذوب هوش او میشدند.
ابن سینا علم منطق را از استادش ابوعبدالله ناتلی آموخت و طبیعیات، مابعدالطبیعه و علم طب را را نزد استادش ابوسهیل مسیحی فراگرفت. او در جوانی امیر نوح سامانی را از یک بیماری سخت نجات داد و به همین خاطر امیر به او اجازه داد که از کتابخانه باشکوهی که مخصوص شاهزادگان سامانی بود، استفاده کند. ابو علی سینا هنگامی که به سن ۱۸ سالگی رسید، دیگر احتیاج به فراگیری هیچ علمی نداشت؛ زیرا در همه علوم زمان خود استاد بود و تنها برای درک آموختههای خود تلاش میکرد.
جوانی ابن سینا
ابن سینا در جوانی امیر نوح سامانی را از یک بیماری سخت نجات داد و به همین خاطر امیر به او اجازه داد که از کتاب خانه باشکوهی که مخصوص شاهزادگان سامانی بود، استفاده کند. پس از چندی آن کتابخانه آتش گرفت و همه کتاب ها سوخت. دشمنان ابن سینا می گفتند که خود وی عمدا آن را به آتش کشیده بود تا دیگران از کتاب های آن بهره مند نشوند.
ابن سینا بعد از فوت پدرش که مصادف با 22 سالگی او بود، به جای پدر وارد دستگاه حکومتی شود و برخی کارهای دولتی امیر سامانی عبدالملک دوم را بر عهده گرفت. بعد از مدتی سرکرده خاندان قراخانیان ایلک نصر بن علی به بخارا هجوم آورد و آخرین فرمانروای سامانی را زندانی کرد و به اوزگند فرستاد.
این دگرگونی های سیاسی و سقوط فرمانروایی سامانیان در بخارا، سبب شد که ابن سینا بار سفر بر بندد و بخارا را ترک گوید.
ابن سینا از بخارا به گرگانج در شمال غربی خوارزم رفت و در آنجا به حضور علی بن مامون بن محمد خوارزمشاه، از فرمانروایان آل مامون معرفی شدو حقوق ماهیانه ای برای ابن سینا مقرر گردید.
یکی از نکات جالب در زندگینامه ابو علی سینا، این است که او سفر های زیادی داشت است. در زندگینامه ابو علی سینا به این نکته پی می بریم که وی ابتدا در سال ۴۰۲ هجری، گرگانج را ترک کرد و به جرجان رفت.
او در جرجان به دیدار دوست خود به نام کاووس بن وشمگیر دیلمی رفت. ابوعلی سینا در این سفر، به سوی خراسان نیز رفت. سپس خراسان را به مقصد ری ترک کرد. او در سفری که به سوی ری داشت، مدتی در دستگاه حکومتی و دولت آل بویه ماند و به پادشاه آن زمان که مجدالدوله نام داشت، خدمت کرد.
وی در ادامه سفرش، در سال ۴۰۵ به قزوین و سپس همدان رفت. پس از آن سفری به اصفهان نیز داشت. اما پس از آن که دچار بیماری شد، دوباره به همدان برگشت. او در سفر خود به اصفهان، در هنگام ورود به شهر، با احترام زیادی از طرف علاء الدوله مواجه شد.
علاءالدوله حاکم وقت آن زمان بود. بنابراین بوعلی در اصفهان سکونت گزید و به مدت ۱۵ سال از عمر خود را در اصفهان زندگی کرد و به پادشاه خدمت کرد. بوعلی در بیشتر سفر های حاکم، همراه او بود.
شاگردان ابن سینا
ابن سینا علاوه بر آثار خود چند شاگرد نیز تربیت کرد که هر کدام دانشمند بزرگی در زمان خود شدند. از میان شاگردان او این چندتن سرشناسترند
ابوالحسن بهمنیار بن مرزبان شاگرد بسیار معروف ابن سینا است که برخی از آثار او در دست است. وی از زردشتیات آذربایجان بود.ولی بعدها مسلمان شد و کنیهٔ ابوالحسن را برگزید. .چنانکه بسیاری از اراب تواریخ به این مطلب تصریح کرده اند و از نوشتههای خود ابوالحسن بهمنیار از جمله التحصیل چنین مطلبی تایید میشود. یکی از کتابهای ابن سینا به نام المباحث بیشتر شامل جواب سؤالات او است.
ابوعبیدالله عبدالواحد بن محمد جوزجانی از سال ۴۰۳ هجری تا هنگام مرگ ابن سینا پیوسته در خدمت او بودهاست و پس از مرگ او به گردآوری و تألیف آثار او پرداخت. تبحر او در ریاضیات بود.
ابوعبدالله محمد بن احمد المعصومی یکی دیگر از شاگردان مشهور ابن سینا است که رسالهالعشق را ابن سینا به نام او نوشت.وقتی نزاع علمی بوعلی سینا و ابوریحان بیرونی بر اثر برخی گفتارهای ابوریحان منقطع شد معصومی ادامهٔ بحث با ابوریحان را به عهده گرفت. مطالب معصومی به همراه اجوبه ابن سینا و سوالان و ردود ابی ریحان در کتابی به نام اسئله و اجوبه در ایران و لبنان چاپ شده است. شیخ علی نسائی خراسانی یکی دیگر از شاگردان ابن سینا که ناصر خسرو هم در سفرنامه اش از وی نام میبرد.