عکس نوشته همیشه باهاتم قسم می خورم , گلچین عکس نوشته های زیبا و عاشقانه با موضوع قسم میخورم که تا همیشه باهم باشیم ، تصاویر خاص و ناب همراه با متن های کوتاه طراحی شده ویژه ی پروفایل ، در ادامه همراه باشید.
قسم میخورم…تا روزی که قلبم هنوز میزنه ..تا وقتی که جونی توی این تنه..توروزای خوب …تو روزای بد….همیشه باهاتم …
قسم میخورم……
کاش روزگار به زیبایی چشمان تو
به زیبایی نگاه تو
و عاشق کردن من به خودش بود
کاش پی می برد نگاه تو به زلالی قلبم
که به قسم عشق تو
مهربان می شد روزگار با من
گاهی قشنگترین جمله دنیا میتونه
توی سه کلمه خلاصه بشه:
نترس،من باهاتم قسم می خورم
آن وقت در آغوشت بگیرد ، یک دل سیر گریه کنی . . .
گریه ات که تمام شد ، در گوشت زمزمه کند :
دیوونه من باهاتم ، قسم می خورم دیگه هیچوقت گریه نکن . . .
به لحظه ی دیدار قسم میخورم
دوباره با تکرار قسم میخورم
به عهدی که بستیم قسم میخورم
به هستم به هستیم قسم میخورم
تا روزی که قلبم هنوز میزنه
تا وقتی که جونی توی این تنه
تو روزای خوب تو روزای بد
همیشه باهاتم قسم میخورم
توی لحظه هاتم قسم میخورم
حـس رسـوايي من تـازه دلـم را پـر كـرد
ازهمان لحظه ي لبريزسـخن ها گل كرد
اين چنين عشق مرا بي پر و هم بالم كرد
قسم عشق خورم بي كس و هـم كارم كرد
عمرمن را بگرفت و قدحي حسرت داد
آنقدر غـصه ي بي حد و ملال آور داد
قدمي مانده به شيرين دل من را غم داد
اين چنين بود كه احساس، مرا مرحم داد
می مونم کنارت درست مثل سایه ت
از امروز تا هر روز تا اون بی نهایت
نمی گیره هیچکس جای خاک پاتو
نمی میره این عشق قسم می خورم
تا روزی که قلبم هنوز می زنه
تا وقتی که جونی توی این تنه
تو روزای خوب تو روزای بد
همیشه باهاتم قسم می خورم
همیشه باهاتم قسم می خورم
توی لحظه هاتم قسم می خورم
همیشه باهاتم قسم می خورم
توی لحظه هاتم قسم می خورم
قسم می خورم
تا روزی که قلبم هنوز می زنه
تا وقتی که جونی توی این تنه
تو روزای خوب ، تو روزای بد
همیشه باهاتم قسم می خورم دوستت دارم عشقم
عشق من قسم می خورم
همیشه پا به پات کنار همه مشکلات و سختی های زندگی
کنارت بمونم فلب من
برای تو و برای زندگیمون و عشقمون میتپه
قسم می خورم
تو اولین و آخرین عزیزم هستی
از آن روزی که به تو پایبند شدم و قسم وفاداری خوردم، هر دم و بازدمم به یاد تو و به نام تو بوده است.
ای دل بی یارم
تنها کس و کارم
دیدی ازم دل کند
اون که دوسش دارم
اون که یه عمری بود غصشو می خوردم
دیدی چه راحت گفت ، من تو دلش مردم
ای دله غم دیدم
دیدی چه بی رحمه
معنی احساس و ، دیدی نمی فهمه
یا رب اندر و تب و حسرت به فغان آمده ام
نظری کو که کند واله و شیدا دلِ من
منم آن مرغک طوفان زده ی سرگردان
مأمنی کو که شود راحت جان و تن ِ من
تا به کی واهمه و ترس زِ صیاد گِران
تا به کی بی سر و سامانی و حرفِ دگران
تا کجا در غم و اندوه بماند این دل
تا به کی زخم خورد او که ندارد منزل
بارالها نظری بر منِ مسکین فرما
که تو خرسند از این بنده و من پاک و رها
اولین بار که بخواهم بگویم دوستت دارم
خیلی سخت است!
تب میکنم،
عرق میکنم،
میلرزم،
جان میدهم هزار بار،
میمیرم و زنده میشوم پیش چشمهای تو تا بگویم: دوستت دارم…
اولین بار که بخواهم بگویم دوستت دارم؛
خیلی سخت است!
آخرین بارِ آن از همیشه سختتر است!
جایی باید دست از گذشته بکشی!
آمد/بود/خندید/رفت
را از حافظه ات پاک کنی….
جایی باید ب سرعت خودت را جمع و جور کنی
محکم بزنی توی گوش خودت
و بگی “ب داد خودت برس لعنتی”
بلند شد
تو دوباره ب دنیا نمی آیی….