عکس اسم مهدی در این پست سری جدید عکس نوشته آماده کرده ایم امیدوارم از این سری عکس اسم خوشتان بیاید و داخل تلگرام و سایر شبکه های اجتماعی از آن استفاده کنید.
اسم: مهدی
نوع: پسرانه
ریشه اسم: عربی
معنی: (تلفظ: mahdi) (عربی) (در قدیم) هدایت شده، (در اعلام) نام قائم منتظَر (ع) در نزد شیعه، مهدی منتظَر (ع )، مکنی ]کنیه ی او[ به ابوالقاسم محمد بن عسکری ملقب به امام زمان، صاحب الزمان، حجت القائم، امام قائم، قائم آل محمد، آخرین امام از امامان دوازده گانه ی شیعه است – هدایت شده، نام امام دوازدهم شیعیان
[divider]
جمعه یعنی زانوی غم در بغل
بر سر سجاده های العجل
جمعه یعنی اشک های انتظار
جمعه یعنی شکوه از هجران یار
جمعه یعنی آه.الغوث.الامان
در فراق مهدی صاحب زمان
[divider]
گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن
گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن
گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم
[divider]
زمین دلتنگ و مهدی بیقرار است
فلک شیدا پریشان روزگار است
دلا آدینه شد دلبر نیامد
غروب انتظارم سرنیامد
[divider]
دلی دارم که رسوای جهان است
گرفتار بتی ابرو کمان است
نگاهم سوی طاووسی بهشتی است
که نامش مهدی صاحب الزمان(عج)است
[divider]
لب باز نمود بلبل و گل خندید
ایام عزا رفت کنون آمد عید
بنهاد به سر تاج ولایت مهدی
تا کور شود هر آنکه نتواند دید
صد شاخه گل محمدی با صلوات
تقدیم امام عسگری در عتبات
جز حضرت مهدی نبود نایب او
آغاز امامتش درود و صلوات
[divider]
الا قیام قیامت به قامت مهدی
حیات عدل محیط زعامت مهدی
گرفته ملک جهان را کرامت مهدی
خجسته باد مقام امامت مهدی
[divider]
ای خلایق بنویسید به سنگ لحدم
من فقط عشق حسین ابن علی را بلدم
ننویسید که او نوکر بد عهدی بود
بنویسید که او منتظر مهدی بود
[divider]
آرزویــم شـده بـــی رنــگ شــود فـاصـلـه هـا
در مسـلـمـانـی مـا نـنـگ شـود فـاصـلـه هـا
بــا رالـهــا بـرســان آن مــه در پــرده غــیـــب
فرجی کن که کمی تـنـگ شـود فـاصـلـه هـا
تو امر کن سر خود را بدست می گیرم
ببین چقدر دلیرم چرا نمی آیی؟
میان خلقت من با گل تو رابطه ای است
من از تراب غدیرم، چرا نمی آیی؟
هوای دیدن سرداب غیبتت دارم
به این رواق اسیرم، چرا نمی آیی؟.
[divider]
گفتم چرا قلبم دگر بر تار زلفت گیر نیست
سر بر زمین افکند و گفت خود کرده را تدبیر نیست
اشکی به زیر مقدمش انداختم رحمی کند
گفتا که اشک بی ورع در رتبه تاثیر نیست
[divider]
گفتم بیا در بند کش این بنده فرار را
گفتا اگر عاشق شوی کاریت با زنجیر نیست
گفتم که دیگر گوییا افتاده ام از چشم تو
با غم نگاهم کرد وگفت مهدی زنوکر سیر نیست
[divider]
عاشق که شدی خطا نباید بکنی
حتی به خودت جفا نباید بکنی
حالا که شدی چشم به راه مهدی (عج)
جز بر فرجش دعا نباید بکنی
[divider]
چه خوش است اگر بمیرم به ره ولای مهدی
سر و جان بها ندارد که کنم فدای مهدی
همه نقد هستی خود بدهم به صاحب جان
که یکی دقیقه بینم رخ دلگشای مهدی
[divider]
ای وارث تاج و تخت محمود بیا
مرآت صفات پاک معبود بیا
خلق آرزوی بهشت موعود کنند
والله تویی بهشت موعود بیا
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی!!!
چه زیان ترا که من هم برسم به آرزویی؟؟؟؟
واقعا آقا، از شما چی کم میشه که دلم بدجوری هوای دیدن روی ماهت را داره؟؟؟؟؟؟؟
[divider]
مهدیا بر ره تو منتظرانیم هنوز
تا بیایی به رهت دل نگرانیم هنوز
مهدیا تا برسد پرتو نور رخ تو
از غم دوری تو خون جگرانیم هنوز
[divider]
دیگر از دوری تو صبر و تحمل تا چند
زآتش سوز غمت شعله ورانیم هنوز
به امید دم زیبای وصال رخ تو
زنده در سیر جهان گذرانیم هنوز
[divider]
با خیال رخ زیبای تو ای راحت جان
فارغ از دیدن روی دگرانیم هنوز
تا که تو کی برسی زین سفر دور و دراز
حیف و صد حیف که از بی خبرانیم هنوز
[divider]
شده ام در پی تو در به درت مهدی جان
کی رسد بر من مسکین گذرت مهدی جان
کی شود تا که عیان بر سر راهم گذری
بر نگاهم که بیفتد نظرت مهدی جان
[divider]
یوسف گمشده ام منتظرم بر ره تو
می نشینم همه بر رهگذرت مهدی جان
کی شود تا که به پایان رسد این شام فراق
رسد این عاشق مجنون به برت مهدی جان
مهر رخشنده من کی برسد وقت طلوع
کی رسد نوبت صبح سحرت مهدی جان
تا که هر جا سخن از آمدنت را گویند
رسد از کوی و خیابان خبرت مهدی جان
[divider]
گل نرگس شنوم عطر تو را از همه جا
حس کنم چون که حضور و اثرت مهدی جان
[divider]
سخن ما همه از طره گیسوی تو بود
از لب لعل تو واز خم ابروی تو بود
هر کجا پا که نهادند همه خوبان جهان
صحبت از روی تو و موی تو و خوی تو بود
[divider]
از تو محبوب تری سایه نیفکنده به ما
نظر خالق عالم به جهان سوی تو بود
نظم در عالم افلاک به یک غمزه توست
دم عیسی و ید موسی همه بازوی تو بود
[divider]
مهدیا خیز و قدم رنجه کن و رخ بنما
که همه خلق جهان منتظر روی تو بود
[divider]
غیر از عرقی که روی پیشانی من …
میگوید از آخرین پریشانی من ….
چیز دگری نمانده نذرت بکنم
ای خاتمه ی فصل پریشانی من
[divider]
بر چهره پر ز نور مهدی صلوات
بر جان و دل صبور مهدی صلوات
تا امر فرج شود مهیا بفرست
بهر فرج و ظهور مهدی صلوات
هر شب به یادت ای ماه
از سینه می کشم آه
کی میرسی تو از راه ؟
[divider]
از طلوع رنگ رنگ انتظار
تا غروب لحظه های ماندگار
من نشستم کنج دیوار دلم
تا بیاید صاحب این روزگار
[divider]
دلم جز هوایت هوایی ندارد
لبم غیر نامت نوایی ندارد
وضو و اذان و نماز و قنوتم
بدون ولایت بهایی ندارد
دلی که نشد خانه ی یاس نرگس
خراب و است و ویران ، صفایی ندارد
بیا تا جوانم بده رخ نشانم
که این زندگانی وفایی ندارد …
[divider]
تا کی غروب جمعه ببینم که مادرت
یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت
آقا بیا که درد دلم بی نهایت است
تعداد درد من به خدا از رقم گذشت
[divider]
صد مبارک به تو آن عید که فردا باشد
نوروز نوید وصل دلها باشد
امید که با فضل خداوند جلی
سال فرج مهدی زهرا باشد
[divider]
ای محو تماشای تو چشمان پری ها
از رایحه ات مست تمام سحری ها
خون است دل ما ز فراق رخ ماهت
محصول غم عشق تو شد خونجگری ها
[divider]
ای گمشده این دل سرگشته کجایی ؟
بس نیست مگر در طلبت در به دری ها ؟
ای همسفر باد صبا نام مرا هم
کن ثبت نگارا به صف همسفری ها
[divider]
با سالک بیچاره بگو راه کدام است
باید که به تو ختم شود رهسپری ها
ای یار سحر خیز ، سحرخیز نمایم
محبوب تو باشد سحر و دیده تری ها
باید که نمازی به تمنای تو خوانیم
فارغ ز غم نان و تب سیم و زری ها
ای کاش برای دل من از غم عشقت
بالا برود زود تب بهره وری ها
[divider]
شوق نفسی دیدن تو جان به لبم کرد
ما را برهان یار از این جان به سری ها
با باد صبا من گله از زلف تو کردم
تا چند بمانیم در این بی خبری ها
[divider]
تا چند کنی ناز برای من مجنون ؟
تا چند کنی جلوه به چشم دگری ها ؟
شیرین سخنی گر به سخن لب بگشایی
تعطیل شود کار تمام شکری ها
[divider]
آوای انالمهدی تو از حرم عشق
پایان بدهد بر همه نوحه گری ها
[divider]
به ذهن شبزده من ظهور کن مهتاب
ز دشت تیره ظلمت عبور کن مهتاب
دلم گرفته نگارم ، ببین که تاریکم
به خاطر دل عاشق ظهور کن مهتاب
شعر در مورد اسم مهدیه
گفتند که تک سوارمان در راه است
از اول صبح چشممان بر راه است
از یازدهم دوازده قرن گذشت
تا ساعت تو چقدر دیگر راه است ؟
شعر در مورد اسم مهدیس
حضور تو پیداست ؛ من غایبم !
آیا امید ظهوری هست مولای من ؟
[divider]
یه روز میاد جمعه ای که غروبش دلنشینه !
اللهم عجل فرج مولانا صاحب الزمان …
[divider]
آید ز سفر نگارم ان شاءالله
آن نور دو چشم تارم ان شاءالله
سوگند خورم که صبح روز فرجش
جان در قدمش سپارم ان شاءالله
[divider]
گر یار بیاید نفسی دیدن من
سر در ره او گذارم ان شاءالله
تا سینه نفس دارد و دل سوزِ نوا
دست از طلبش ندارم ان شاءالله
[divider]
یک بار چه می شود بیاید سویم
آن دلبر گل عذارم ان شاءالله
پیغام به من رسانده پیک دلبر
آید سحری کنارم ان شاءالله
شعر برای اسم مهدیه
داده است به من وعده که بعد از موتم
آید به سر مزارم ان شاءالله
[divider]
ابر گریان ز غم تو بگرفته است بهانه
بلبلی سروده از حزن ، ناله های عاشقانه
تو بحق ناله غم و شکایات شبانه
ای حبیب نور برگرد به فضای سرد خانه
[divider]
چون کبوتر سیاهی بنگر به عمق غارم
به خدا به جز هوایت ره امیدی ندارم
تا که آن روز بیایی من برای فرج تو
صلوات های پیاپی هر شب و روز شده کارم
[divider]
شست وشو بده ساحل غم را چون موج
آب دیده و خون دلم شد چون زوج
گر ظهور تو هزارسال طول کشد
این پرچم انتظار تو هست در اوج
چه خوش است چون غلامی در کنار تو بشینیم
با اشارت نگاهت همه جملگی بمیریم
روزگاران ظهورت همه با هوای مستی
چه خوش است هر شب و روز رخ روی تو ببینیم
[divider]
به مژگان سیه کردی هزاران رحنه در دینم
بیا کز چشم بیمارت هزاران رخنه بر چینم
الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرا آنروز مباد آندم که بی باد تو بنشینم
[divider]
آه میکشم تو را با تمام انتظار
پرشکوفه کن مرا ای کرامت بهار
می رسد بهار من بی شکوفه ام هنوز
آفتاب من بتاب مهربان من ببار
[divider]
ما از فراق روی تو بیمار گشته ایم
آقا بیا که سخت گرفتار گشته ایم
آقا دگر به منتظرانت طعنه می زنند
در انتظار آمدنت زار گشته ایم
[divider]
در بزم ولا جام هدایت مهدی است
مقصود ز نور بی نهایت مهدی است
ثبت است که در جریده عالم قدس
گلواژه روشن ولایت مهدی است
[divider]
امروز به هر خیمه بگردید و بپویید
گرد گنه از آینه دیده بشویید
از یار بخواهید و رخ یار بجویید
یابن الحسن از سوز دل خسته بگویید
[divider]
دلم از پونه ها سیر است آقا
تمام باغ دلگیر است اقا
کسی فانوس گلها را شکسته است
نمی آیی مگر دیر است آقا
[divider]
هر چند حال و روز زمین و زمان بد است
یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای
آنجا برای عشق شروعی مجدد است
[divider]
یک روز نسیم خوش خبر می آید
بس مژده به هر کوی و گذر می آید
عطر گل عشق در فضا می پیچد
می آیی و انتظار سر می آید
[divider]
ماندیم به داغ انتظارت، مددی
ما و غم ودرد بی شمارت، مددی
دلخسته از این غمی که در ریشه ماست
در آرزوی فجر بهارت، مددی
[divider]
دیر گاهیست که ما تشنه ی دیدار تو ایم
قد رعنا بنما،جمله خریدار تو ایم
گر چه با دست و زبان موجب آزار تو ایم
گل نرگس نظری ،ما همگی خار تو ایم
[divider]
از هجر تو بی قرار بودن تا کی؟
بازیچه ی روزگار بودن تا کی؟
ترسم که چراغ عمر گردد خاموش!
دور از تو به انتظار بودن تا کی؟