داکوتا جانسون (متولد ۴ اکتبر ۱۹۸۹) یک هنرپیشه، و مانکن اهل ایالات متحده آمریکا است. وی از سال ۱۹۹۹ میلادی تاکنون مشغول فعالیت است.
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است میتوان به شبکه اجتماعی و حیوانصفت اشاره کرد.
داکوتا جانسون (Dakota Mayi Johnson) بازیگر و مدل آمریکایی در اکتبر سال 1989 در آستین تگزاس آمریکا در خانواده ای هنرمند و بازیگر به دنیا آمد.
پدرش دان جانسون و مادرش ملانی گریفیث هر دو از بازیگران مطرح سینمای آمریکا بودند. وی همچنین نوه بازیگر مشهور تیپی هدرن است، که شهرت وی بیشتر برای بازی در فیلم پرندگان آلفرد هیچکاک به دست آمده است. پدر بزرگش پیتر گریفیث هم یک بازیگر معروف بود.
پدرخوانده سابقش آنتونیو باندراس است. او شش خواهر و برادر ناتنی دارد: چهارتا از سمت پدری و دوتا از سمت مادری. بازیگر نسل سوم هالیوود، داکوتا جانسون، به مدرسه اسپن در کولورادو رفت. بعدا برای سال اول دبیرستان به مدرسه سانتا کاتالینا در کالیفرنیا رفت تا اینکه به مدرسه نیورودز در کالیفرنیا منتقل شد. او در کودکی به رقص علاقه مند بود. در ۱۲ سالگی بعد از حضور در مجله مد نوجوانان به مدلینگ علاقه مند شد.
داکوتا در سال 2006 به عنوان بانوی گلدن گلاب انتخاب شد و اولین بانوی نسل دومی گلدن گلاب شد همانطور که مادر او ،ملانی گریفیث، نیز در سال 1975 همین عنوان را به خود اختصاص داد.
جانسون در سال 1999 اولین نقش آفرینی خودش را در فیلم « دیوانه در آلاباما » تجربه کرد. وی در این فیلم به همراه مادر خود حضور داشت اما این فیلم چندان توفیقی در گیشه نداشت. داکوتا هم با فاصله ای چندین ساله، مجبور شد تا تحصیلات خود را به اتمام برساند و سپس در سال 2006 به عنوان بانوی گلدن گلاب انتخاب شد و اولین بانوی نسل دومی گلدن گلاب شد همانطور که مادر او ،ملانی گریفیث، نیز در سال 1975 همین عنوان را به خود اختصاص داد. وی به عنوان بازیگری حرفه ای در سال 2010 با فیلم موفق « شبکه اجتماعی » بار دیگر به سینما بازگشت. وی همچنین در سال 2013 در فیلم جنجالی « پنجاه سایه خاکستری » حضور پیدا کرد که انتقادات زیادی نیز به آن وارد شد و در سال 2015 نیز همبازی جانی دپ در فیلم « توده سیاه » شد.
زندگی شخصی داکوتا جانسون
داکوتا جانسون در سال 2010 با نوئا گرش موسیقیدان به مدت چهار سال رابطه داشت. در سال 2014 با جردن ماسترسون بازیگر در ارتباط بود ولی این زوج مشکلات زیادی داشتند و گفته می شود جردن از اجرای او در صحنه های برهنه راضی نبود.
داکوتا بعد از جدایی از جردن به مدت دو سال با متیو هیت مدل و خواننده انگلیسی دوست بود ولی این رابطه نیز پایدار نبود و شایعات پس از فیلم پنجاه طیف رابطه این دو را خراب کرد چون هیت نمی توانست چنین شایعاتی درباره دوست دخترش را تحمل کند.
امروزه این بازیگر جوان و مطرح هالیوود مجرد است، گویی فیلم های پنجاه طیف برای زندگی شخصی وی مثمر ثمر نبود.
مدلینگ داکوتا جانسون
در سال ۲۰۰۶، جانسون با “مدلهای آی ام جی” قرارداد بست. اگرچه بازیگری شغل اصلی اوست، اما برای شلوار جینهای منگو در سال ۲۰۰۹ مدل بود. در سال ۲۰۱۱ نیز برای شرکت استرالیایی “ویش” مدل شد.
مهمترین آثار داکوتا جانسون :
۲۱ Jump Street
Fifty Shades of Grey
Black Mass
A Bigger Splash
نکاتی که احتمالا درباره داکوتا جانسون نمی دانید :
فعال حقوق حیوانات است.
به همراه 20 بازیگر دیگر تست داد تا توانست در فیلم « پنجاه سایه خاکستری » بازی کند.
کتاب محبوبش « لولیتا » می باشد.
در سال ۲۰۰۶، در بانوی گلدن گلاب رای اورد و اولین بانوی نسل دومی گلدن گلاب شد.
یک مدل است و با برندهای پوشاک زیادی قرارداد دارد.
مادربزرگش تیپی هدرن می باشد. بازیگری که رابطه جنجالی اش با آلفرد هیچکاک خبرساز شده بود.
پدرخوانده سابقش آنتونیو باندراس بود.
حساب فیسبوکش را به دلیل عدم علاقه به این شبکه اجتماعی حذف کرد. با اینحال در فیلم « شبکه اجتماعی » حضور پیدا کرد که درباره خالق فیسبوک بود.
در دوران کودکی در فیلم « دیوانه در آلاباما » به همراه مادر و خواهر ناتنی اش حضور پیدا کرد اما پس از آن تا زمان اتمام دوران تحصیلش اجازه حضور در سینما را از جانب خانواده پیدا نکرد.
وی در سال 2012 در فیلم « 21 Jump Street » حضور پیدا کرد که بازسازی یک سریال تلویزیونی محصول سال 1987 بود. عمه جانسون در آن سریال به عنوان بازیگر حضور داشت.
مادبزرگش را ” مورمور ” صدا می کند. این کلمه در زبان سوئدی به معنای مادربزرگ می باشد.
اسطوخودوس یا گلهای لاوندر که نام دیگر آن لاواندا است از خانواده نعنائیان است. اسطوخودوس گیاهی چند ساله به شکل بوته کوچک به طول نیم متر است. گلهای اسطوخودوس دارای گلهای کوچک خوشهای آبی یا قرمز سیر تا بنفش دارد. بخش مورد استفاده این گیاه سرشاخههای برگدار و گلدار آن است که علاوه بر مصارف درمانی، اسانس گیری نیز از آنها به عمل می آید.
در خواص مفرح، تقویت کننده بدن، قلب، مغز، احشا و اقوای ظاهری و باطنی بدن، بازکننده گرفتگی های عروقی و مسهل بلغم و سودا به خصوص سودای مغز می باشد. برای بیماریهای سینه و سرفه، سردرد و سرگیجه به دنبال ضربه، بیماریهای کبد و طحال و مجاری ادراری هم مفید است.
1. پاکسازی کبد
از دیگر خواص اسطوخودوس پاکسازی کبد است. اسطوخودوس برای بیماریهای کبدی و طحال و مجاری ادرار مفید است. گیاه اسطوخودوس باتوجه به اینکه میتواند در پاکسازی کبد مفید باشد، باعث پیشگیری از بسیاری بیماریها و اختلالات کبدی میشود.
2. کمک به درمان بیخوابی
مصرف اسطوخودوس به صورت دمنوش (خوراکی) یا استفاده از روغن اسطوخودوس (غیرخوراکی) به بهبود خواب کمک بسزایی میکند. تحقیقات نشان میدهند ریختن چند قطره از روغن اسطوخودوس روی بالش باعث بهتر شدن کیفیت خواب در افراد میشود (رایحه درمانی / آروماتراپی). توجه داشته باشید روغن اسطوخودوس را به هیچ عنوان نباید بهصورت خوراکی مصرف کنید.
3. کاهش تشنج و اسپاسم عضله
اسطوخدوس کانالهای کلسیم را مسدود میکند و از این طریق مانع از اسپاسم میشود. روغن اسطوخودوس به کاهش تشنج و اسپاسم کمک میکند. ماساژ ناحیه شکم با روغن اسطوخودوس و جذب آن موجب می شود که اسپاسمهای دستگاه گوارش به ویژه درناحیه روده ها درمان شود.
4. خواص اسطوخودوس برای درمان سردرد
به اعتقاد درمانگران طب سنتی در جهان نوشیدن عصاره تهیه شده از برگ های گیاه لاوندر تاثیر زیادی در بهبود و تسکین سردرد دارد.
این نوشیدنی توسط بسیاری از درمانگران شیوه های درمانی طب مکمل برای درمان سردرد به ویژه سردردهای میگرنی کاربردی اعجاب انگیز دارد.
این داروی گیاهی اگر چه طعمی تلخ و گس دارد اما خاصیت و تاثیرگذاری آن چنان زیاد است که بسیاری از بیماران تلخی آن را تحمل می کنند.
5. کاهش اضطراب
افسردگی، خستگی مزمن و سردردهای شدید تنها چند مورد از پیامدهای استرس شدید هستند که در صورتی که کنترل نشود منجر به عوارض بدتری خواهد شد. تحقیقات بسیاری نشان میدهند که اسطوخودوس میتواند ابر سیاه افسردگی و غصه را از ذهن بیرون کند و ذهنی آرام را برای ما بسازد. اسطوخودوس تأثیر مثبتی بر خلق و خو، ذهن آرام و بهبود افسردگی دارد. همچنین در مطالعهای دیده شد مصرف اسطوخودوس علائم و دردهای پیش از قاعدگی در بانوان را تا حدود زیادی کاهش میدهد. این خواص را میتوان بهصورت رایحهدرمانی (با استفاده از روغن اسطوخودوس) یا بهصورت خوراکی (دمنوش اسطوخودوس) از اسطوخودوس دریافت نمود.
6. اسطوخودوس برای درمان شپش سر
اسطوخودوس به عنوان یک گیاه دارویی برای پاکسازی پوست و موی سر موثر می باشد. یکی از راه های طبیعی درمان شپش سر اسطوخودوس می باشد.
7. کاهش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی
اسطوخودوس حاوی مقادیر بالایی لینانول است و از این طریق به کاهش فشار خون بالا و کاهش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی، عروقی و آترواسکلروزیس کمک میکند. با توجه به اینکه اسطوخودوس گردش خون در بدن را بهبود میبخشد، استفاده موضعی و خوراکی از این گیاه دارویی باعث تنظیم ضربان قلب و کنترل تپش قلب میشود.
8. مغز و اعصاب
اسطوخودوس باعث می شود تا گردش خون در بدن به شکل ویژه ای انجام شود و به بهبود عملکرد مغز کمک می کند. اسطوخودوس دارای خواص ضدالتهابی می باشد و برای پیشگیری از زوال عقل موثر است.
9. درمان دانه های سیاه روی بینی با روغن اسطوخودوس
دانه های سرسیاه یا کومدون های سیاه پوستی، ناشی از رسوب بیش از حد چربی روی سطح پوست هستند.
هنگامی که سلول های مرده پوست و سبوم یا همان چربی اطراف ریشه مو نزدیک به سطح پوست تجمع می کنند، دانه های سرسیاه تشکیل و به تدریج بر اثر تماس با هوا سفت و خشن می شوند.
تشکیل آنها به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله تولید چربی بیش از حد طبیعی در پوست، ترشح بیش از حد هورمون های مردانه (آندروژن ها)، استفاده از محصولات آرایشی متفاوت و ترکیب آنها با چربی پوست، رطوبت و آلاینده های زیست محیطی، استرس و آلرژی.
طبع اسطوخودوس در طب سنتی
در طب سنتی، طبع اسطوخودوس جزو گیاهان گرم و خشک است.
و افراد صفراوی مزاج از خوردن آن منع میشوند یا باید همراه سکنجبین مصرف کنند.
مضرات اسطوخودوس
1. در مورد مضرات اسطوخودوس، مورد خاصی ذکر نشده و تنها مورد آن مربوط به طبع اسطوخودوس است که چون گرم و خشک است، استفاده بیش از حد آن برای افراد گرم مزاج، ممکن است ناخوشایند باشد و مصلح آن نیز استفاده از کتیرا و سکنجبین است.
2. برخی افراد ممکن است به اسطوخودوس حساسیت داشته باشند. در صورتی که پس از مصرف موضعی (روغن) یا خوراکی (دمنوش) دچار سردرد، معده درد و درد مفاصل شدید مصرف آن را قطع کرده و به پزشک مراجعه نمایید.
3. البته یکی دیگر از خواص اسطوخودوس که ممکن است در استفاده بیش از حد از آن ایجاد شود، کاهش فشار خون است و افراد نباید به دلیل استرس و ناراحتی بیش از حد از این ماده دارویی استفاده نمایند.
4. روغن اسطوخودوس مصرف خوراکی ندارد و در صورت بلعیده شدن میتواند مسمومیت ایجاد کند. اختلال در تنفس، تهوع و اسهال از علائم این مسمومیت هستند. در صورت تمایل به مصرف خوراکی از مکملهای اسطوخودوس یا دمنوش آن استفاده نمایید.
5. استفاده از روغن اسطوخودوس بر روی پوست کاملاً ایمن است اما با این حال چنانچه قرمزی، التهاب و خارش در موضع مشاهده شد مصرف آن را کاملاً قطع نمایید.
6. استفاده بیش از حد اسطوخودوس برای پسران زیر سن بلوغ ممکن است باعث ایجاد جاینکومستی (بزرگ شدن سینه در مردان) پیش از بلوغ شود.
7. اسطوخودوس در کنار تمام فواید و خواص بی نظیر خود در صورت حد اعتدال، ممکن است برخی مضرات هم داشته باشد.
8. اسطوخدوس میتواند منجر به کند شدن سیستم عصبی مرکزی شود از همین رو به بیمارانی که عمل جراحی دارند توصیه میشود از دو هفته قبل از عمل جراحی اسطوخودوس مصرف نکنند.
9. اسطوخودوس میتواند با برخی از داروها تداخل داشته باشد؛ برای مثال مصرف همزمان این گیاه دارویی با داروهای رقیق کننده خون مانند وارفارین و ملاویکس میتواند باعث افزایش خونریزی شود.
اصفهان، نصف جهان و مهد هنر و صنایع دستی در مرکز ایران است؛ شهری که مردمان آن در قرنهای گذشته با خلاقیت و هوش فراوان، وسایل مورد نیاز زندگی را با دستان و هنر خود ساختهاند. این شهر با قدمتی طولانی و برخورداری از بیشترین آثار هنری، تاریخی، معماری و صنایع دستی بهعنوان بزرگترین تولیدکننده صنایع دستی در ایران شناخته میشود و بازارهای آن در بیشتر مواقع سال پر از مسافران و گردشگران ایرانی و خارجی است که صنایع دستی این شهر را بهعنوان سوغات برای عزیزان خود یا برای یادگاری خریداری میکنند.
شهر اصفهان با قدمتی متجاوز از 50 هزار سال، دارای پیشینه تاریخی بسیار بالایی است. همین ویژگی باعث شده است که صنایع دستی اصفهان از زمانهای قدیم در این شهر وجود داشته و همراه با گسترش جمعیت و خلاقیت پیشرفت چشمگیری داشته باشد.
ویژگیهای فکری و روانی صنعتگران اصفهانی مانند ذوق، پشتکار، قناعت و البته هنر بینظیر آنها باعث شده است، که دست سازههای آنها در سراسر دنیا خریداران فراوانی داشته باشد.
جالب است بدانید که در بازار صنایع دستی اصفهان در دوران قاجاریه از رونق افتاد اما پس از انقلاب مشروطه دوباره رو به توسعه گرفت. عموم صنایع دستی اصفهان از جمله فرش، ظروف قلم زنی، کاشی کاری و دوختنی های روی پارچه تحت تاثیر طرح های تزیینی دوران صفویه می باشد و نسبت به قدرت مهارت و درک طراحان اصفهانی و با به کار گیری خلاقیت فراوان تمامی صنایع دستی از آثار قدیمی اقتباس می گیرند.
میناکاری اصفهان
یکی دیگر از صنایع دستی اصفهان با قدمت تاریخی طولانی میناکاری است که، بروی فلزاتی همچون نقره، مس و طلا قابل انجام است. برای انجام این هنر زیبا پس از تولید ظروفی همچون کاسه، گلدان، کوزه و…آنها را با اسیدسولفوریک رقیق لعابکاری میکنند؛ سپس طی 3 تا 4 مرحله رنگپاشی شده و هر بار در کوره قرار میگیرند، تا با دمای 750_800 درجه پخته شوند. سپس افراد با رنگها و قلمموهای ظریف، طرحهای زیبا را ایجاد نموده و مجدداً در کوره قرارگرفته و کار به پایان میرسد.
قالی بافی اصفهان
یکی از صنایع دستی اصفهان قال بافی است. تعداد رنگهای انتخاب شده در قالیهای اصفهان بسیار محدود است. گره قالیهای اصفهان فارسی بوده و جفتی آن نیز کم نیست. رنگهای طبیعی بسیار کم مصرف می شود و بیشتر در قالیهای خوب از رنگهای شیمیایی دندانه ای استفاده می شود. در روستاهای اطراف اصفهان نیز کم و بیش دارهای قالی وجود دارد. روی این دارها قالی و قالیچه ها طرح شاه عباسی و سایر طرحهای اصفهان بافته می شود. رنگهای بکاررفته در آنها عموماً نباتی بوده و بیشتر از روناس، قارا، اسپرک، گنده یا گندل، پوست گردو، پوست انار و چند گیاه دیگر استفاده به عمل می آید.از توابع اصفهان که در هنر قالی بافی مشهور هستند از قالیچه های بختیاری و قالی های جوشقان بایستی نام برد.
خاتم کاری اصفهان
خاتمکاری هنری ظریف و اصیل است که در استان اصفهان توسط استادان خاتمکاری روی چوبهای مخصوص، عاج و استخوان فیل و مفتولهای فلزی نقش میبندد. زمان دقیق پیدایش این هنر مشخص نیست اما در ایران از زمان سلجوقیان رواج پیدا کرده و در زمان صفویان به اوج خود رسیده است.
خاتم کاریِ درِ مدرسه سلطانی چهارباغِ اصفهان از زمان صفویان به جا مانده است و در بسیاری از بناهای تاریخی مانند منبر چوبی مسجد لنبان اصفهان و درهای تالار آینه کاخ گلستان تهران میتوان این هنر ارزشمند را مشاهده کرد.
نگارگری اصفهان
قرن های متمادی نگارگری در ایران مورد توجه بسیاری از هنرمندان قرار گرفته است. هنرمندان نگارگر اصفهانی با ذوق و خلاقیت هنری بسیار بالای خود نقاشی ها و تصاویر بسیار زیبا و ظریفی را بنام نگارگری و مینیاتور اجرا می کنند. جالب است بدانید که در زمان های قدیم نگارگری برای به تصویر کشیدن مطالب کتاب های مختلف با موضوعات حماسی و ادبی، از نگارگری استفاده می کردند. حتی هنرمند های تذهیب کار نیز با نقوش سنتی به طراحی های فوق العاده زیبای حاشیه ای می پرداختند.
نقره و ملیله سازی اصفهان
به جرات میتوان گفت ملیله سازی و نقره کاری از جمله ظریف ترین صنایع دستی اصفهان به شمار می روند. این هنر بسیار زیبا مستلزم وقت و حوصله و در عین حال دقت بالایی می باشد. در بسیاری از موارد در ساخت اجناس خاصی همچون گل سینه، گوشواره که ظرافت خاصی را می طلبد از مینا سازان و زرگران کاربلد و مجرب کمک و راهنمایی گرفته می شود تا زیبایی چند برابری به کار داده شود. ظروف و اشیای تزیینی، زیورآلات مختلف با به کارگیری این هنر زیبا خلق می شوند.
قلمکاری اصفهان
از محصولات صنایع دستی اصفهان به شمار می رود که تاریخچه تولید پارچه های قلمکار به صدها سال پیش باز می گردد. قلمکاری روی پارچه و قلمکاری روی فلز دو نوع مختلف قلمکاری اصفهان هستند. قلمکاری روی پارچه ابتدا با قلم و مهرهای تزئین شده با طرح و نقوش مختلف تولید می شدند که بعدا با فراگیر شدن و محبوبیت این پارچه ها، این روش برای تولید سریع و در تعداد زیاد زمان زیادی می گرفت و به همین دلیل تولید ماشینی جای آن را گرفت. در حال حاضر سفره قلمکار زابلیان و عطریان معروف ترین برندهای سفره قلمکار ایران محسوب می شود. قلمکاری روی فلز نیز بیشتر بر روی مس و نقره انجام می گیرند که به فرم ظروف تزئینی محبوبیت بسیار زیادی پیدا کرده اند.
مسگری اصفهان
مسگری یکی از صنایع دستی قدیمی ایرانی با قدمتی از پنج هزار سال قبل است و اشیا و ظروف مسی دستساز بسیاری از گذشتههای دور، هماکنون در موزهها قابلمشاهده هستند. گفته میشود که اولین فلز کشف شده به دست انسان فلز مس بوده است و اولین فلزکاران نیز ایرانیان بودهاند. مسگری در شهرهای اصفهان، زنجان، کاشان، کرمان و شیراز رواج دارد و در بیشتر این شهرها بازاری با عنوان بازار مسگرها دیده میشود. جالب است بدانید که کشف دو کوره ذوب فلز در محوطه سه هزار ساله «اسپیدژ» در سیستان و بلوچستان نشان داد که مردم این منطقه از هزاران سال قبل به هنر مسگری و فلزکاری میپرداختند.
سوزن دوزی
از صنایع دستی معروف و زیبای استان اصفهان که در انحصار دختران و زنان خانه دار است ، می توان به سوزندوزی اشاره کرد. این هنر به غیر از کلاه در تهیه جلیقه، زیرلیوانی، کفش و کمربند مورد استفاده قرار می گیرد.
ر
فیروزه کوبی
فیروزه کوبی یا فیروزه نشانی که به هنر قرارگیری سنگ های بسیار زیبای فیروزه بر روی ظروف مسی گفته می شود، یکی دیگر از محصولات صنایع دستی اصفهان می باشد. معدن سنگ های فیروزه در کشور، نیشابور، دامغان و کرمان هستند و همانطور که می دانید بهترین سنگ فیروزه در حال حاضر متعلق به معدن فیروزه نیشابور می باشد. محصولات فیروزه کوبی به شکل ظروف تزئینی در منازل و محیط کار استفاده می گردند. هدایای تبلیغاتی و تندیس های مناسبتی فیروزه کوبی نیز فروش بسیار خوبی داشته اند و توانسته اند جایگاه بسیار خوبی کسب نمایند. توجه داشته باشید که هر چقدر سنگ های فیروزه ریزتر و حرفه ای تر در کنار یکدیگر قرار گرفته باشند و فواصل خالی بین آنها کمتر باشد ارزش هنری بیشتری پیدا می کنند.
طلاکوبی روی فولاد
یکی از شیوه های رایج تزیین آثار فولادی و اشیا، طلاکوبی نام دارد. از این هنر منحصر به فرد و زیبا در ساخت علم های مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان حضرت امام حسین علیه السلام به کار می گیرند و تمام مجسمه های حیوانات و پرندگانی نظیر کبوتر، طاووس، شیر، آهو و … به این روش ساخته شده و به علم های سوگواری متصل می شوند.
زرباف اصفهان
زرباف یکی از صنایع دستی استان اصفهان است که به نامهای زریباف و زربفت نیز شناخته میشود. در این هنر نوعی پارچه از ابریشم تولید میشود که در تار و پود آن رشتههایی از جنس نقره یا طلا وجود دارد. تولید پارچههای زرباف در دوران صفویه رونق زیادی داشت که با به وجود آمدن پارچههای نخی کمتر شد.
لاله مرزبان یکی از بازیگران با استعداد است که اخیرا در سریال ستایش 3 در نقش نازگل ایفای نقش کرده است. در ادامه بیوگرافی، اطلاعات زندگی شخصی و هنری او را آماده کرده ایم.
لاله مرزبان بازیگر جوان سینما و تلویزیون ایران است، وی به تازگی در سریال انام در تلویزیون ظاهر شد که باعث افزایش شهرت وی گردید. لاله مرزبان بازیگر جوان سینما و تلویزیون متولد 29 دی ماه سال 72 میباشد وی فارغ التحصیل لیسانس رشته حسابداری میباشد.
لاله مرزبان از دوران نوجوانی در مدرسه و سپس به صورت حرفهای به تئاتر مشغول بودهاست و نقشهایی در سریال هوش سیاه و هیس دخترها فریاد نمیزنند داشتهاست. مرزبان در سال ۱۳۹۵ با طی کردن یک فراخوان برای فیلم به عنوان نقش اصلی در فیلم «زیر سقف دودی» بازی کرد. و در سال ۱۳۹۶ جلوی دوربین جواد افشار رفتهاست تا به عنوان یکی از بازیگران اصلی سریال آنام ایفای نقش کند.
ورود به سینما
لاله مرزبان با نقشی فرعی در فیلم هیس ! دخترها فریاد نمی زنند سال 92 بکارگردانی پوران درخشنده تجربه حضور در سینما را بصورت کوتاه کسب کرد سپس در سال 94 در فیلم دختر عمو پسر عمو بازی قابل قبولی داشت
اما حضور پرنگ وی در فیلم زیر سقف دودی سال 95 خانوم درخشنده در نقش کیانا کنار بازیگرانی چون، مریلا زارعی، فرهاد اصلانی، بهنوش طباطبایی و آزیتا حاجیان مسیر جدید هنری برای وی باز کرد. وی می گوید با طی یک فراخان انتخاب بازیگری وارد فیلم پوران درخشنده شده است.
بازی در نقش فرعی
لاله مرزبان با نقشی فرعی در فیلم هیس! دخترها فریاد نمیزنند سال ۹۲ به کارگردانی پوران درخشنده تجربه حضور در سینما را بصورت کوتاه کسب کرد سپس در سال ۹۵ در فیلم دخترعمو و پسرعمو بازی قابل قبولی داشت.
بازی در نقش اول
او در سال 1395 پس از یک فراخوان توانست برای نقش اصلی فیلم زیر سقف دودی به عنوان بازیگر نقش اول انتخاب شود. در سریال آنام به کارگردانی جواد افشار یکی از بازیگران اصلی این سریال بود که از شبکه سوم سیما پخش شد.
در سال ۱۳۹۵ ایفاگر نقش سوگند غفاری در فیلم سینمایی«دخترعمو و پسر عمو» به کارگردانی روح انگیز شمس و نویسندگی قربان محمدپور بود.
جدیدترین اثر سینمایی وی حضور در فیلم سینمایی به وقت شام به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا می باشد. این فیلم در جشنواره فیلم فجر ۹۶ در ۳ بخش کارگردانی، موسقی متن و صدا گذاری، سیمرغ بلورین جشنواره فجر را از آن خود کرد.
بازی در سریال آنام
لاله مرزبان در سریال آنام به کارگردانی جواد افشار در زمستان 96 در نقش آفرین ایفای نقش کرد.
بازی در سریال ستایش 3
او در سریال ستایش 3 که پخش آن از شهریور سال 1398 شروع شد در کنار بازیگرانی همچون داریوش ارجمند، مهدی سلوکی، سیما تیرانداز و فریبا نادری ایفای نقش کرده است. این سریال هر شب از شبکه سوم سیما پخش شد.
فعالیت حرفه ای در تئاتر
در سال ١٣٩٢ همزمان با ادامه مطالعه در زمينه بازيگری و كارگرداني بصورت جدی تئاتر را پي گرفت و و در چندين اثر فاخر نظير :
پزشك نازنين (نيل سايمون)، من انجا نيستم (مهدی ميرباقری)، رقص كاغذ پاره ها (محمد يعقوبی)، خانه فراموشان (طلا معتضدی)، عروسی خون (فدريكو گارسيا لوركا) و … به ايفاي نقش پرداخت.
ازدواج
لاله مرزبان هنوز ازدواج نکرده و مجرد است
کارهای هنری لاله مرزبان:
فیلمهای سینمایی
– دخترعمو و پسرعمو (روحانگیز شمس – ۱۳۹۵ )
– زیر سقف دودی (پوران درخشنده – ۱۳۹۵ )
– هیس! دخترها فریاد نمیزنند ( پوران درخشنده – ۱۳۹۱ )
مجموعههای تلویزیونی
– آنام ( جواد افشار – ۱۳۹۶ )
– هوش سیاه ( مسعود آب پرور – ۱۳۸۸ )
تئاتر
– نمایش عروسی خون ( احسان مالمیر -۱۳۹۵ )
– نمایشنامهخوانی من آنجا نیستم ( علی اسدی – ۱۳۹۵ )
– نمایش من یه زنم، صدامو میشنوین؟ ( کاملیا غزلی – ۱۳۹۵ )
– نمایش خانه فراموشان ( مجتبی فروهر – ۱۳۹۵ )
– نمایش من اسکار هستم! ( محمد رضا ستاری – ۱۳۹۵ )
امیدواریم بیوگرافی بازیگر جوان لاله مرزبان مورد توجه شما قرار گرفته باشد.
حضرت محمد (ص)، آخرین پیامبر الهی در جامعه مُشرک شبه جزیره عربستان به دنیا آمد، و با استقامات در مسیری که پای در آن نهاده بود، توانست آیین یکتا پرستی را در یکی از جاهل ترین جوامع آن زمان گسترش بدهد و در دورههای بعد، اسلام به یک دین جهانی تبدیل شد؛ در ادامه این مطلب، خلاصه ای از زندگی پیامبر رحمت از تولد تا وفات را بخوانید.
تولد حضرت محمد «ص»
تولد پیامبر، بنابر تعداد زیادی از روایات در 17 ربیع الاول عامالفیل «570 میلادی»، یا بـه روایتی 12 همان ماه در تقویم عربی روی داد. پدر پیامبر «ص»، عبدالله فرزند عبدالمطلب و مادرش آمنه دختر وهب و هردو از قبیله بزرگ قریش بودند؛ قبیلهاي كه بزرگان آن نفوذ فراوانی در مكه داشتند و بیشتر بـه بازرگانی اشتغال داشتند. پدر پیامبر «ص» اندكی پیش از تولد فرزندش برای تجارت با كاروانی بـه شام رفت ودر بازگشت بیمار شد و درگذشت.
حوادث عجیب هنگام تولد حضرت محمد (ص)
1. در شب تولد و هنگام ولادت حضرت محمد (ص)، حوادث عجیبی در دنیا رخ داد، که در اینجا به ذکر چند حادثه اکتفا میکنیم:
2. امام صادق (ع) فرمود: ابلیس در آسمان های هفتگانه، رفت و آمد میکرد، زمانی که عیسی (ع) متولد شد، از پرواز به سه آسمان ممنوع شد، ولی در چهار، آسمان، رفت و آمد میکرد و زمانی که حضرت محمد (ص) متولد شد، از پرواز به سوی تمامی آسمان های هفتگانه ممنوع شد.
3. در زمان بامداد تولد حضرت محمد (ص) همه بتها از جا کنده شده و سرنگون شدند.
4. در آن زمان ایوان عظیم کاخ مدائن (کاخ شاه ایران) به لرزه در آمد و چهارده کنگره (دندانه سر دیوار) آن فرو ریخت.
5. زمان تولد حضرت محمد (ص) آب دریاچه ساوه در زمین فرو رفت و خشکید.
6. در شب ولادت حضرت محمد (ص) رود سماوه (در بین کوفه) زیاد شد و به جریان افتاد.
نامگذاری حضرت محمد (ص)
روایت شده است که یكی از یهودیان از حضرت محمد (ص) پرسید: به چه علت نام تو، محمد و احمد، و بشیر و نذیر است؟ پیامبر اکرم(ص) در پاسخ فرمود:
«محمد» از این جهت است كه من در زمین محمد و ستوده شده هستم، ولی «احمد» از این رو است كه من در آسمان ستوده تر از زمین هستم، اما «بشیر» از این رو است كه پیروان خدا را به رحمت الهی مژده می دهم و اما «نذیر» از این جهت است كه گنهكاران را از جهنم می ترسانم. او را با لقب«مصطفی» می خواندند یعنی برگزیده و نیز «خاتم النبیین» می خوانند، یعنی آخرین پیامبران.
دوران کودکی حضرت محمد(ص)
آمنه پس از تولد حضرت محمّد(ص) دو سال و چهارماه و به روایتی شش سال زندگی کرد و سپس هنگامی که با فرزند خود برای دیدار اقوام به شهر یثرب(مدینه) رفت در راه بازگشت بیمار شد و درگذشت. او را در ابواء(نزدیک مدینه) دفن کردند.
پس از آن عبدالمطلب جد پیامبر سرپرستی او را بر عهده گرفت ، عبدالمطلب نخست حضرت محمد(ص) را به ثویبه (آزاد شده ابولهب) و پس از مدتی وی را به حلیمه، دختر عبدالله بن حارث سعدیه سپرد. حلیمه با اینکه دایه آن حضرت بود، اما به مدت پنج سال برای وی مادری کرد.
عبدالمطلب پس از دو سال رحلت یافت تا اینکه حضرت محمد(ص) تحت سرپرستی عموی خود، ابوطالب قرار گرفت. ابوطالب در تربیت برادرزاده خود تلاش بسیاری کردو او را در سفر تجاری خود به شام برد. در این سفر راهبی به نام بحیرا، نشانه های پیامبری را در حضرت محمد(ص) یافت و این موضوع را با ابوطالب در میان گذاشت و او را از خطر یهود در مورد نبی مکرم اسلام (ص) مطلع نمود .
دوران جوانی پیامبر اکرم (ص)
از وقایع مهم پیش از ازدواج پیامبر (ص)، شركت در پیمانی به نام «حلف الفضول» است كه در آن جمعی از مكیان تعهد كردند «از هر مظلومی حمایت كنند و حق او را بستانند»؛ پیمانی كه پیامبر (ص) بعدها نیز آن را میستود و میفرمود اگر بار دیگر او را به چنان پیمانی باز خوانند، به آن میپیوندد.
ازدواج حضرت محمد(ص)
حضرت محمد (ص) در سن 25 سالگی با بانوی گرانقدر “خدیجه بنت خویلد” ازدواج کردند. خديجه كبرى (س) با موقعيت و اموال خويش، خدمات شايانى به پيامبر اكرم(ص) در اظهار رسالتش كرد. اين بانوى بزرگ، از افتخارات زنان عالم است و در رديف بانوان قدسى، همانند مريم و آسيه، قرار دارد. حضرت محمد (ص) به احترام خديجه كبرى (س) تا هنگامى كه وى زنده بود، با هيچ زن ديگرى ازدواج نكرد.
سوده بنت زمعه، . عايشه بنت ابى بكر، امّ شريك بنت دودان، . حفصه بنت عمر، ام حبيبه بنت ابى سفيان، امّ سلمه بنت عاتكه، زينب بنت جحش، زينب بنت خزيمه، ميمونه بنت حارث، جويريه بنت حارث و صفيّه بنت حىّ بن اخطب دیگر زنان پیام اکرم (ص) بوده اند
مدت رسالت و زمامدارى حضرت محمد (ص)
از 27 رجب سال چهلم عام الفيل (610 ميلادى)، كه در سن چهل سالگى به رسالت مبعوث شده بود، تا 28 صفر سال يازدهم هجرى، كه رحلت فرمود، به مدت 23 سال عهدهدار امر رسالت و نبوت بود. حضرت محمد (ص) علاوه بر رسالت، به مدت ده سال امر زعامت و زمامدارى مسلمانان را پس از مهاجرت به مدينه طيبه بر عهده داشت.
بعثت
گفتهاند نخستین نشانههای بعثت پیامبر (ص) به هنگام 40 سالگی او، رؤیاهای صادقه بوده است، اما آنچه در سیره به عنوان آغاز بعثت شهرت یافته، شبی در ماه رمضان، یا ماه رجب است كه فرشته وحی در غار حرا بر پیامبر (ص) ظاهر شد و بر او نخستین آیات سوره علق را برخواند. بنابر روایات، پیامبر (ص) به شتاب به خانه بازگشت و خواست كه او را هر چه زودتر بپوشانند. گویا برای مدتی در نزول وحی وقفهای ایجاد شد و همین امر پیامبر (ص ) را غمناك ساخته بود، ولی اندكی بعد فرشته وحی باز آمد و آن حضرت را مامور هدایت قوم خود و اصلاح جامعه از فسادهای دینی و اخلاقی و پاك گردانیدن خانه خدا از بتان و دلهای آدمیان از خدایان دروغین كرد.
دعوت خویشان به اسلام
پیامبر «ص» دعوت بـه توحید را نخست از خانواده خود آغاز كرد و اول كسی كه بـه او ایمان آورد، همسرش خدیجه و از مردان پسر عمویش علی بن ابی طالب «ع» بود كه در آن هنگام سرپرستی وی را پیامبر «ص» بر عهده داشت. دعوت آغازین بسیار محدود بود ، ولی شمار مسلمانان رو بـه فزونی داشت و چندی برنیامد كه گروه اسلام آورندگان بـه اطراف مكه میرفتند و با پیامبر «ص» نماز میگزاردند.
دعوت آشکار پیامبر
پس از 3 سال تبلیغ پنهانی پیامبر، خداوند دستور آسمانی انذار عشیره را نازل کرد. حضرت محمد(ص) در ابتدا مردم را به ترک بت پرستی و پرستش خداوند یکتا فرا می خواند. در ابتدا مسلمانان پنهان از مردم دیگر به نماز و پرستش خدا می پرداختند و در شکاف کوه ها و جاهای دور از رفت و آمد ، دو رکعت نماز می خواندند.
اما بعد از سه سال خداوند دعوت آشکار و همگانی مردم را صادر کرد:
« وَأَنذِرْ عَشِیرَ تَک الْأَقْرَ بِینَ، وَاخْفِضْ جَنَاحَک لِمَنِ اتَّبَعَک مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، فَإِنْ عَصَوْک فَقُلْ إِنِّی بَرِ یءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ »(سوره شعرا، آیات 214 تا 216)، و خویشان نزدیکت را هشدار ده، و برای آن مؤمنانی که تو را پیروی کرده اند، بال خود را فرو گستر، و اگر تو را نافرمانی کردند، بگو من از آنچه می کنید بیزارم.»
وفات پیامبر
پيامبر (ص) روز دوشنبه 28 صفر دهم هجری در سن63 سالگي چشم از جهان فاني فرو بست و به جهان بقاء ارتحال فرمود.
بنا به وصيتش، علي (ع )بدن مقدسش را غسل داد و كفن نمود و بر ان نماز خواند و ان را در خانه مسكونيش كه بنام حجره مطهره معروف است كنار مسجد النبي دفن كرد.
لئوناردو داوینچی، در زبان ایتالیایی به معنای لئوناردو از وینچی (Vinci)، در پانزدهم آوریل ۱۴۵۲ در آنکیانو در نزدیکی وینچی در جمهوری فلورانس متولد شد و در دوم مه ۱۵۱۹ در کلو (Cloux) در فرانسه درگذشت. این نقاش، طراح، مجسمهساز، معمار و مهندس ایتالیایی از نبوغ بالایی برخوردار بود و احتمالاً میتوان وی را سرآمد تمامی شخصیتهایی نامید که عصر باشکوه رنسانس را رقم زدند. نقاشیهای مشهور داوینچی نظیر شام آخر و مونالیزا در میان معروفترین و تأثیرگذارترین آثار دورهی رنسانس قرار دارند. دستنوشتههای داوینچی جوهرهای از کاوشهای علمی و ابداعات مکانیکی را فاش میکنند که قرنها از زمان خود جلوتر بودند.
بیوگرافی لئوناردو داوینچی
او در یک خانه روستایی در ایتالیا به دنیا آمد که تقریباً 18 مایل از غرب فلورانس فاصله داشت. تاریخ تولد او 15 اوریل سال 1452 است. نام پدر او پیرو و نام مادرش کاترینا بود.
پدر لئوناردو یک ملاک و صراف ثروتمند به نام سر پیرو فروزینو دی آنتونیو داوینچی بوده و مادرش از یک خانواده کشاورز بوده است. برخی از کارشناسان تاریخی معتقدند مادر او کنیز یا کلفت خود «سر پیرو» بوده است و این دو نفر هیچ گاه با هم ازدواج رسمی نکردند.
او ۵ سال اول زندگی خود را با مادرش گذراند، سپس در سال ۱۴۵۷ نزد خانوادهٔ پدرش، پدربزرگ، مادربزرگ و عمویش زندگی کرد. پدر او با یک دختر شانزده ساله ازدواج میکند، همسر دوم پدرش لئوناردو را خیلی دوست میداشت اما در سن جوانی درگذشت.
جوانی لئوناردو داوینچی
هنگامی که داوینچی تحصیلات مقدماتی خویش را به پایان رساند، به قصد یادگیری علوم و فنون، او را به هنرکدهای در فلورانس فرستادند تا نزد نقاش و پیکرتراشی به نام آندرئا دل وروکیو، آموزشهای لازم را ببیند. شهرت و تبحرِ بالای وروکیو در جامعهی فلورانس به اندازهای بود که ساختِ بنای یادبود سردار نظامی شهر ونیز، بارتولومئو کولئونی را به وی سپرده بودند. کار در کنار چنین استادی، فرصتی مغتنم برای یادگیری لئوناردوی جوان بود. جالب است بدانید که در کنار این استاد، نقاشان برجستهای چون گیئلندائو، پروجینو، بوتیچلی و لورنزو دی کریدی پرورش یافته بودند.
لئوناردو داوینچی را به شاگردی به هنرکده ای در فلورانس فرستادند تا نزد آندرئا دل وروکیو (۱۴۳۵- ۱۴۸۸) که نقاش و مجسمه ساز بود، آموزش ببیند. وروکیو از شهرت فراوانی بهره مند بود؛ بگونه ای که ساخت بنای یادبود «بارتولومئو کولئونی»، سردار نظامی شهر ونیز را به او سپردند. در آتلیه ای که قابلیت ساخت این چنین شاهکارهایی را داشت، لئوناردو داوینچی می توانست چیزهای زیادی بیاموزد.
ورود لئوناردو داوینچی به دوران حرفهای، با حادثهای عجیب همراه بود. مدارک دادگاه فلورانس نشان میدهد که او در سال ۱۴۷۶ به جرم تمایلات جنسی خارج از عرف جامعه متهم شدهاند؛ اما بهنظر میرسد که وی از این جرم تبرئه شده است. در آن زمان جزای چنین کاری اعدام یا تبعید به مناطق دور افتاده بود. پس از این دادگاه، از داوینچی به مدت دو سال هیچگونه خبری در دست نیست و در نوشتههای تاریخی اشارهای به محل سکونت وی نشده است.
زندگی حرفه ای لئوناردو داوینچی
لئوناردو داوینچی در سال ۱۴۸۲بین لورنزو د مدیچی و لودویکو ایل مورو میانجیگری کرده است. داوینچی نامه ای به لودویکو نوشت و در آن از هنرهایش گفت و همراه نامه مجسمه ای از نقره که به شکل سر اسب بود، برایش فرستاد. داوینچی تا سال ۱۴۹۹ در میلان به انجام کارهای هنری پرداخت. او در پروژه ی طراحی کودکی حضرت عیسی مسیح شرکت کرد، که امروزه این اثر با نام دوشیزه صخره ها شناخته می شود. این تابلو شامل شخصیت های حضرت مریم، حضرت عیسی و یحیی و فرشته اوریل است. این تابلو در دو طرح نقاشی شده که بین این دو ۲۰ سال فاصله است. طرح اول در سال ۱۴۸۳ تا ۱۴۸۶ نقاشی شده، و امروزه در موزه ی لوور قرار دارد.
هنر از دیدگاه داوینچی
داوینچی هیچ تعریفی از هنر ارایه نداده است. او تنها هنر را منحصر به دوران کلاسیک یونان می دانست. لئوناردو علاقه خاصی به بازنمایی اسرارآمیز واقعیت های سه بعدی بر روی یک سطح هموار داشت. داوینچی تقسیم سنتی هنر به مکانیکی و آزاد را پذیرفت اما برخلاف سنت به دنبال آن بود که اثبات کند، نقاشی یک هنر آزاد است، نه مکانیکی، زیرا هنری خلاقانه است. لئوناردو در دگرگونی بزرگِ تاریخِ مفهوم هنر نقش داشت. او عقیده داشت، هنر خلاق میتواند و بایستی به واقعیت وفادار بماند. او می گفت: «هنرمند نباید طبیعت را اصلاح کند. ارزشمندترین نقاشی، نقاشیای است که با آنچه که باز مینمایاند بیشترین هماهنگی و سازگاری را داشته باشد.» او چنین نقاشیای را میستود زیرا هنری تقلیدی بود. داوینچی می گفت که نقاشی نوه طبیعت است، زیرا همه اشیای مرئی محصول طبیعت هستند و نقاشی نیز از این اشیا ناشی میشود.
حقایق جالب درباره لئوناردو داوینچی
اصطلاح مرد رنسانس به معنای کسی است که در همهچیز مهارت دارد. لئوناردو داوینچی را مرد نهایی رنسانس میدانند.
برخی افراد ادعا میکنند که او دوچرخه را اختراع کرده است.
او بسیار منطقی بود و هنگام بررسی یک موضوع از فرآیندی مانند روش علمی استفاده میکرد.
مرد ویترویوسی او روی سکه یورو ایتالیاست.
فقط حدود 15 نقاشی از لئوناردو داوینچی هنوز موجود است.
نام دیگر مونالیزا، ‘لا جاکوندا’ به معنای خنداننده میباشد.
برخلاف برخی از هنرمندان، لئوناردو در زمان حیاتش به خاطر نقاشیهایش بسیار مشهور بود.
برخی از مسائلی که داوینچی روی آنها پژوهش انجام داده است:
• مطالعه پیرامون زمینشناسی
• مطالعه روی آناتومی بدن انسان، اسکلت و ارگانهای داخلی
• مطالعه روی آناتومی بدن حیوانات
• شناخت حالات چهره انسان
• آب و هوا و پدیدههای آب و هوایی
• چگونگی جاریشدن آب
• مطالعه روی گیاهان و ساختار آنها
• شناخت نور، سایه، آینه و عدسیها
• پرسپکیتو
دوران کهنسالی و مرگ داوینچی
داوینچی واپسین سالهای زندگی خود را در شهر مذهبی واتیکان، واقع در ایتالیا سپری کرد. پس از اینکه میلان توسط فرانسه به تسخیر در آمد، پادشاه فرانسه، یعنی فرانسوای اول، داوینچی پا به سن گذاشته را نزد خود فراخواند تا به او سفارشِ ساختِ شیر مکانیکیای را بدهد که توانایی گامبرداشتن بهسمت جلو و بازشدن قفسهی سینهاش برای تقدیم گل را داشت. داوینچی ۴ سال آخر عمر خود را در نزدیکی پادشاه زندگی میکرد؛ در طی این سالها، ملزی تنها شاگرد وفاداری بود که همواره با او زندگی میکرد.
لئوناردو داوینچی در دوم می سال ۱۵۱۹ در کلوس لوس به دیار باقی شتافت و مراسم تدفین وی در کلیسای سنت هابرت انجام شد.
شعرهای کودکانه کوتاه و بلند بسیاری برای کودکان در سنین مختلف سروده شده است. شعر کودکانه جذاب و سرگرم کننده است و در آموزش مفاهیم اساسی زندگی به کودکان کمک میکند به عنوان مثال شعرهای کودکانه در مورد صداقت که ارزش راستگویی و صداقت را به با شعرخوانی برای کودکان بیان میکند و همچنین به آنها امکان میدهید که لغات بیشتری را به خاطر بسپارند؛ با این کار هم قدرت حافظه آنها تقویت میشود و هم گنجینه لغاتشان افزایش مییابد. در مطلب حاضر میتوانید زیباترین اشعار کودکانه را بخوانید.
*****
عروسک قشنگم هنوز تو رختخوابه
نمی دونه که بیرون آفتاب داره می تابه
عروسک کوچولو خواب و دیگه رها کن
ببین آفتاب در اومد پاشو چشماتو وا کن
پرنده های روی بوم دارن آواز می خونن
خوب صداشونو گوش کن ببین چه ناز می خونن
به من بگو که وقتی همه جا غرق نوره
با چشمای شیشه ایی دنیای ما چه جوره
*****
یک روز یه آقا خرگوشه
رسید به یه بچه موشه
موشه دوید تو سوراخ
خرگوشه گفت: آخ
وایسا، وایسا، کارت دارم
من خرگوش بی آزارم
بیا از سوراخت بیرون
نمی خوای مهمون
یواش موشه اومد بیرون
یه نگاهی کرد به مهمون
دید که گوشاش درازه
دهنش بازه، بازه
شاید می خواد بخوردم
یا با خودش ببردم
پس می رم پیش مامانم
اونجا می مونم
مادر موشه عاقل بود
زنی با هوش و کامل بود
یه نگاهی کرد به مهمون
گفت ای بچه جون!
این خرگوشه
خیلی خوب و مهربونه
پس برو پیشش سلام کن
بیارش خونه
*****
سلام مداد زردم
بازم نقاشی کردم
آهای مداد آبی
بیداری یا که خوابی
آسمونو آبی کن
روزشو آفتابی کن
می خوام چمن بکارم
مدادشو ندارم
چمن که آبی رنگ نیست
زرد که باشه قشنگ نیست
مداد آبی و زرد
باید بهم کمک کرد
رنگ شما دوهر تا
میشه یه سبز زیبا
رنگو رو هم بذارید
اینجا چمن بکارید
*****
نی نی توی حیاطه
چشمش به آسمونه
منتظره برف بیاد
از ابر، دونه دونه
به ابر میگه: «چرا کم
برف میآری واسه مون
زمستونه! لم نده
بیکار توی آسمون
برفهای دیروز تو
هی چیکه چیکه آب شد
اون آدم برفیای که
ساخته بودم خراب شد
برفهای سردتر بریز
توی حیاط خونه
برفی که زود آب نشه
یکی دو روز بمونه!»
*****
شب، شب، شب
شب اومد ـ کدوم شب؟
اون که موهاش سیاهه
رو دامنش یه ماهه
ـ کدوم ماه؟
ـ اون که تو آسمونه
قشنگه، مهربونه
چادر نقره داره
دور و برش پر شده از ستاره
ـ کدوم، کدوم ستاره؟
ـ ستاره ای که مثل یک چراغه
مثل گلای یاس توی باغه
میخوام بیاد پایین منو ببینه
مثل گلی رو دامنم بشینه
افسانه شعبان نژاد
*****
حاجی لک لک
کجا رفتی؟
-رو بلندی
چی چی خوردی؟
-نون قندی
مال من کو؟
-گربه خورده
اگر گربه رو ببینم
سر دمشو می چینم
*****
یک، یک دوستی داشتم
دو، دوستش می داشتم
سه، سپاسگزارم
چهار، چاره ندارم
پنج، پنجه آفتاب
شش، شیشه ی عمرم
هفت ، هفت تیر به دستم
هشت ، هشت ساله دختر
نه ، نوروز امسال
ده ، ده ساله دختر
یازده ، ریزه میزه
دوازده ، گل می ریزه
*****
توپولویم توپولو
صورتم مثل هلو
قد و بالام کوتاهه
چشم و ابروم سیاهه
مامانه خوبی دارم
میشینه توی خونه
می دوزه دونه دونه
می پوشم خوشگل می شم
مثل دسته گل می شم
*****
اتل متل حسنی تو خواب راه می رفت
داشت دوباره به خونه ماه می رفت
پیاده بود او ؟ نه بابا سواره
سوار چی ؟ قایق ابر پاره
تند و سریع به خونه ماه رسید
ستاره شد صورت ماه رو بوسید
حسنی حالا تو باغ آسمونه
دلش می خواد کنار ماه بمونه
*****
جوجه جوجه طلایی
نوکت سرخ و حنایی
تخم خود را شکستی
چگونه بیرون جستی؟
گفتا جایم تنگ بود
دیوارش از سنگ بود
نه پنجره نه در داشت
نه کس ز من خبر داشت
گفتم چنین جای تنگ
نیاورد به جز ننگ
به خود دادم یک تکان
مثل رستم پهلوان
تخم خود را شکستم
یکباره بیرون جستم
*****
ای زنبور طلایی نیش می زنی بلایی
پاشو پاشو بهاره گل وا شده دوباره
ای زنبور طلایی نیش می زنی بلایی
پاشو پاشو بهاره عسل بساز دوباره
*****
لی لی، لی لی، حوضک
گنجشکه اومد آب بخوره افتاد تو حوضک
این دوید و درش کرد
این ماچی بر سرش کرد
این نازی بر پرش کرد
این کله گنده اومد
گفتش بده ببینم
تا که دادن ببینه
گنجشکه پرید تو لونه
*****
دکتر چه مهربونه درد منو میدونه
زخم منو میبنده با شوخی و با خنده
میگه مریض کوچولو کوچولو و کوچولو
برو بخواب تو خونه دوای تو همینه
تا که بشی سلامت خوشحال و شاد و راحت
*****
توی خیابون شما
سال های سال مهمونم
چشمای من سبز و زرد و قرمزه
گوشای من پر از صدای بوق و ترمزه
وقتی که قرمزم به تو میگم ایست
که حالا نوبتت نیست
سبز که میشم به رنگ سبز برگها میگم بفرما
موقع ایست ماشینا یواش برو یواش بیا
*****
گل همه رنگش خوبه
بچه زرنگش خوبه
تو کتابها نوشته
تنبلی کار زشته
تنبل همیشه خوابه
جاش توی رختخوابه
پاشو پاشو صداش کن
از رختخواب جداش کن
بشور دست و رویش
شانه بزن به مویش
*****
اتل متل حسنی تو خواب راه می رفت
داشت دوباره به خونه ماه می رفت
پیاده بود او؟ نه بابا سواره
سوار چی؟ قایق ابر پاره
تند و سریع به خونه ماه رسید
ستاره شد صورت ماه رو بوسید
حسنی حالا تو باغ آسمونه
دلش می خواد کنار ماه بمونه
*****
دویدمو دویدم
سر کوهی رسیدم
دو تا خاتونو دیدم
یکیش به من آب داد
یکیش به من نون داد
نونو خودم خوردم
آبو دادم به زمین
زمین به من علف داد
علفو دادم به بزی
بزی به من شیر داد
شیرو دادم به نونوا
نونوا به من آتیش داد
آتیشو دادم آهنگر
آهنگر به من قیچی داد
قیچیو دادم به خیاط
خیاط به من عبا داد
عبا رو دادم به بابا
بابا به من خرما داد
یکیشو خوردم تلخ بود
یکیشو خوردم شیرین
بود قصه ما همین بود