شیره انگور که در طب سنتی به آن دبس یا دوشاب نیز میگویند از فراوردههای آب انگور تهیه میشود و مثل شربت غلیظ است. شیره انگور دارای طبیعت گرم و تر است و استفاده آن برای اکثر افراد مفید است. در نوع صنعتی شیره انگور آن را از انگورهای نامرغوب و در شهرهایی که برداشت انگور در آنها صورت میگیرد، تهیه میکنند. اما در نوع سنتی شیره انگور را از انگورهای شیرین و خوش طعم تهیه میکنند.
فواید شیره انگور
شیره انگور برای سلامتی انسان بسیار مهم هست. از بهترین خواص شیره انگور میتوان به خاصیت آنتی اکسیدانی آن اشاره کرد که از تشکیل سلولهای سرطانی در بدن جلوگیری میکند.
مطالعات نشان داده است که آب انگور، خون موجود در بدن را رقیق میکند. این خاصیت شیره انگور همچنین برای جلوگیری از حمله قلبی آشکار شده است.
شیره انگور به لطف موادی که در آن وجود دارد خطر سرطان و حمله قلبی را کاهش میدهد، بدن را در برابر بیماریها محافظت میکند و از تشکیل بیماریهای قلبی جلوگیری میکند. فواید شیره انگور برای انسان به همین موارد ختم نمیشود.
خاصیت آنتی اکسیدانی شیره انگور از نظر زیبایی نیز بسیار موثر است. از پیری پوست جلوگیری میکند. به همین دلیل، شیره انگور به خصوص در بین خانمها زیاد مصرف میشود. این ویژگی آن را به عنوان یک ماده طبیعی زیبایی تبدیل کرده است.
قند موجود در شیره انگور، یک قند طبیعی است. این قند طبیعی خیلی سریع در بدن حل شده و بنابراین انرژی بدن را تامین میکند. این خاصیت شیره انگور آن را به منبع خوبی از انرژی تبدیل کرده است.
شیره انگور و درمان کمخونی
کمخونی بیماری است که اغلب افراد بهویژه خانمها به دلیل رژیم غذایی ناسالم گرفتار آن میشوند. شیره انگور حاوی آهن و ویتامین B۱۲ است که با بالا بردن سطح گلبول قرمز در بدن نقش بسیار مؤثری را در خونسازی ایفا میکند و یک درمان مؤثر برای رفع کمخونی است. این ماده غذایی حدود یکسوم از نیاز روزانهی بدن به آهن را تأمین میکند. برای استفاده از شیره انگور بهمنظور درمان کمخونی بهتر است هرروز صبح، یک الی دو قاشق غذاخوری از این شیره مصرف شود، این کار باعث افزایش تولید آهن در بدن میشود و از بروز کمخونی پیشگیری میکند.
پیشگیری از سرطان با مصرف شیره انگور
شیره انگور دارای آنتیاکسیدانهای متنوع و بسیار قوی است. این آنتیاکسیدانها با پیچیدن به دور سلولهای بدن، از سرطانی شدن آنها توسط رادیکالهای آزاد جلوگیری میکنند. آنتیاکسیدانها محرک ترشح بیشتر گلبول سفید نیز هستند. عامل افزایش سطح گلبول سفید در بدن به همراه وجود مواد معدنی حیاتی مانند پتاسیم و آهن در این شیره گیاهی موجب بالا رفتن ایمنی بدن میشود و بدن را در برابر بیماریها محافظت میکند.
خواص شیره انگور برای دوران بارداری
وجود مواد مغذی زیاد در شیره انگور، باعث تقویت قوای جسمانی زنان کمبنیه بهخصوص در زمان بارداری میشود و به رشد بهتر جنین کمک میکند. در این خوراکی شیرین ترکیباتی ازجمله فسفر، کلسیم، منیزیم و ویتامین K وجود دارد که برای بالا بردن تراکم استخوانها عالی هستند. ازاینرو مصرف آن در زمان بارداری برای جبران کمبود کلسیم توصیه میشود. مادرانی که در معرض ابتلاء به دیابت دوران بارداری هستند نباید در مصرف شیره انگور زیادهروی کنند همچنین مصرف آن به افرادی که قبل از بارداری به دیابت مبتلا بودند توصیه نمیشود.
خواص شیره انگور برای چاقی
افراد کمبنیه و لاغر میتوانند از شیره انگور برای چاق شدن و تأمین انرژی بدن خود استفاده کنند. این شیره به دلیل داشتن کالری بسیار زیاد باعث چاقی میشود به همین علت مصرف زیاد آن به افراد چاق یا کمتحرک توصیه نمیشود. این افراد نباید از مخلوط شیره انگور با شیر یا چای استفاده کنند چون باعث ایجاد چربی اضافه در بدنشان و اضافهوزن بیشتر میشود؛ بهعبارتدیگر، مواد غذایی که به همراه شیره انگور مصرف میشوند، میتوانند در اثرگذاری آن بر وزن بدن تأثیرگذار باشند.
خواص شیره انگور از نظر طب سنتی
1- از فواید دوشاب، غلیظ کردن شیر مادر است، به همین دلیل اگر شیر مادری رقیق باشد، می تواند در کنار بقیه درمان ها شیره انگور را مصرف کند.
2- مولد خون صالح (خون سالم و طبیعی و بدون مواد زائد) است. اگر از ضعف عمومی بدن رنج می برید یا مبتلا به کم خونی هستید می توانید شیره انگور را در برنامه غذایی خود بگنجانید. با توجه به اینکه شیره انگور خونساز بوده و مقوی بدن است، افرادی که ضعف عمومی دارند یا مبتلا به کم خونی هستند، می توانند شیره انگور را همراه شیربرنج یا سمنو بخورند یا به صورت شربت، سرکه شیره استفاده کنند.
3- افزایش دهنده وزن بدن است. از دیگر فواید این خوراکی شیرین، افزایش حجم عضلات است. به همین دلیل است که ترکیب شیره انگور و ارده کنجد را به کسانی که کارهای سنگین انجام می دهند یا ورزشکار هستند، توصیه می کنند چراکه علاوه بر مقوی بودن، باعث افزایش حجم عضلات می شود.
4- یکی دیگر از خواص شیره انگور بازکنندگی گرفتگی هاست و از این رو برای اینکه در مجاری کبد، انسداد ایجاد نشود، می توان شیره انگور را همراه با سرکه انگور مصرف کرد.
5- یکی از خواص شیره انگور اثر ضدالتهابی و نرم کنندگی در ناحیه حلق است، به همین دلیل افرادی که به خصوص در فصول سرد سال دچار التهاب حلق می شوند و به دنبال آن سرفه می کنند، توصیه می شود که از غرغره شیره انگور با آب استفاده کنند.
6- درمان کننده ی صرع، کهیر، سرفه مزمن، تپش قلب، لاغری مفرط ، ضعف احشا و یرقان است.
7- برای بیماری های طحال، افسردگی و غضب مفید است.
8- برای روان کردن ادرار نیز از آن استفاده می شود.
نتیجه
همانطور که گفته شد، انگور میوهای پرخاصیت است که در طب سنتی بر استفاده از آن تاکید شده است. در این مقاله نه تنها از خواص انگور نکاتی گفته شد، بلکه شما میتوانید طرز تهیه شیره انگور در طب اسلامی را آموزش ببینید. امیدوارم استفاده از این مقاله برای شما مفید بوده باشد.
برخی از اهل کتاب و مشرکان،از پیامبر خواستند که خدایت را برای ما معرفی کن؛این سوره که به منزله شناسنامه خداوند است،نازل شد و خداوند را از داشتن پدر و مادر یا فرزند و همسر و یا شبیه و شریک،پاک و منزه دانست.
این سوره شامل خالص ترین عقاید توحیدی است،از این رو سوره توحید و اخلاص نام گرفته است.
در فضیلت این سوره،روایات بسیاری وارد شده است که به برخی از آنها اشاره می شود:[1]
در هر شبانه روز،لااقل یکبار این سوره را در نمازهای خود بخوانید و پس از آن بگویید:«کذلک الله ربی:پروردگار من چنین است.»
مشخصات “سوره توحید”
– سوره ۱۱۲ قرآن مجید
– در مکه نازل شده
– دارای ۴ آیه
– در جزء ۳۰ قرار دارد
– از نظر ترتیب نزول سوره ۲۲ است که بعد از سوره ناس در اوایل بعثت در مکه نازل شد
– یکی از سورههای چهارقل است
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾
اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾
لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾
وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾
معنی سوره توحید
۱- بگو خداوند یکتاست
۲- خدا بی نیاز است
۳- نه زاییده و نه زاییده شده
۴- هیچ کس همتای او نیست
تفسیر سوره توحید
بگو او الله یگانه است (احد): یعنی ذاتی که قابل تعدد و کثرت نباشد نه در خارج و نه در ذهن به همین دلیل هم به جز در مورد خداوند تعالی هرگز، در کلام ایجابی بکار نمیرود و از همین توحید روش کامل احیاء انسانها و راه تحرک و عمل و رهایی ایشان نشأت میگیرد که بوسیله آن انسان می تواند همانطور که خداوند از او خواسته خلیفه او در زمین باشد و احکام وشرایع و ارزشها و موازین الهی را متحمل شده و در دین اخلاص بیابد.
پیام ها:
1- پیامبران امین وحی اند؛خدا به پیامبر فرمود: قُلْ …او نیز می گوید:قل…
2- خداوند،در عین حضور،از دیدگان غایب است و قابل مشاهده نیست. «هُوَ» (اهل توحید عقیده دارند که «لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ[7]چشم ها او را درک نمی کند ولی او چشم ها را درمی یابد.)
3- به سؤالات اعتقادی باید پاسخ داد. قُلْ هُوَ اللّهُ …
4- عقاید حق را باید به دیگران اعلام کرد. قُلْ هُوَ اللّهُ …
5-خداوند در همه چیز یکتاست.در ذات و صفات،در علم و قدرت و حیات و حکمت،در آفرینش و هستی بخشی. «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ»
الله بی نیاز مطلق و مرجع و منتهای همه موجودات است (صمد): یعنی قصد کردن با اعتماد، و خدای تعالی سید و بزرگیست که از هر سو به جانبش قصد می کنند تا حوایجشان را برآورد و تمام موجودات عالم متوجه او هستند ونیاز به او دارند. و اصولا هر چیزی که نام (شییء) بر آن صادق باشد در ذات و صفات و آثارش محتاج به خداست و هر چیزی در نهایت به سوی او منتهی میشود. و الف و لامی که بر سر کلمه (صمد) آمده است، افاده حصر می کند، یعنی فقط خدای تعالی صمد مطلق است ، به خلاف (احد) که احتیاجی به الف و لام نداشت تاحصر را برساند، چون اصولا در باره احدی غیر خدا اطلاق نمی شود و تکرار نام (الله )در هر دو جمله به جهت این است که هر یک جمله ای مستقل هستند که در تعریف خدای تعالی کفایت میکنند و در عین حال هم به وسیله صفات ذاتی، خداوند را معرفی کرده اند و هم به وسیله صفات فعلی (احد صفت ذاتی و صمد صفت فعلی است )بعضی مفسرین گفتهاند کلمه صمد، هر چیز تو پری است که درونش خالی نباشد و در نتیجه نه بخورد، نه بنوشد، نه بخوابد و به بزاید و نه زاییده شده باشد که اگر این تفسیر درست باشد آیه بعدی تفسیر کلمه (صمد) خواهد بود.
پیام ها:
1- توجّه تمام موجودات،خواسته یا ناخواسته به سوی اوست. «اللّهُ الصَّمَدُ»
2- تنها او غنی است و همه به او محتاجند. «اللّهُ الصَّمَدُ»
3- تنها خداوند است که سزاوار قصد کردن است. «اللّهُ الصَّمَدُ» (حرف الف و لام
در الصمد برای حصر است.)
4- موجودات،در همه امورشان محتاج اویند. «اللّهُ الصَّمَدُ» (کلمه صمد مطلق است و شامل تمام احتیاجات مادی و معنوی مخلوقات می شود.)
نه زاده و نه زاییده شده است
پس وقتى خداوند یکتا باشد دیگر فرزندى ندارد چون اگر فرزندى داشته باشد، پس او هم مثل خداوند است و در این صورت خداوند با فرزندش مىشوند دو خدا.
در صورتى که گفتیم خداوند یکتااست و شریکى ندارد.
لمْ یُولَدْ، زاییده نشده.
اولاً کسى که میخواهد به دنیا بیاید نیازمند به کسى است که او را به دنیا بیاورد و آن کس هم مادرش میشود.
در صورتى که ما گفتیم خداوند بینیاز است.
پیام ها:
1- صَمَدیّت و بی نیازی خداوند از همه چیز،دلیل آن است که او نیاز به فرزند و والدین ندارد. «اللّهُ الصَّمَدُ. لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ»
2- خداوند علّتی ندارد و از چیزی به وجود نیامده است. «وَ لَمْ یُولَدْ»
3- مولود،معلول است و نمی تواند خدا باشد. «وَ لَمْ یُولَدْ» (چگونه مسیحیان عیسی را مولود مریم،ولی باز هم او را خدا می دانند؟)
و هیچکس همتای او نیست:
ولادت نوعی تجزء و قسمت پذیری است و بدون ترکیب تصور نمیشود، و هر مرکبی به اجزاء خود نیاز دارد و حال آنکه خدای متعال صمد است و حاجت همه محتاجان به او منتهی میشود، و چنین کسی احتیاج در او متصور نیست، پس فرزند نداشتن خداوند فرع و نتیجه صمدیت اوست، همچنین خدای متعال مجانس و همسری ندارد تا بواسطه او فرزندی پدید بیاید. از طرف دیگر خداوند هرگز از کسی زاده نشده و این امر هم فرع صمدیت اوست، چون تولد چیزی از چیز دیگر مستلزم احتیاج مولود به والد است و خدای متعال صمد است، بنابراین احتیاج در او تصور نمیرود و نیز هر مولودی حادث و جسمانی است لکن این امر در مورد خداوند محال است .این آیه نفی قول نصاری است که مسیح را پسر خدا میدانند و نیز نفی قول مشرکین است که آلهه خود وملائکه را فرزندان خداوند میدانستند و اما کفو نداشتن خداوند، هیچ موجودی در ذات ، صفات یا افعال همتای خدای متعال نیست، و هیچ مماثل و نظیر و کفوی ندارد و این صفت او هم متفرع بر صمدیت اوست ، چون هر کفوی که برای خداوند فرض شود مستلزم آنست که آن کفو مستقل درذات خود و بی نیاز از خدای متعال باشد و حال آنکه خداوند صمد مطلق است و همه موجودات محتاج اویند.لذا حاصل مفاد این سوره، این مطلب است که ، خدای تعالی را به صفت احدیت وواحدیت توصیف میکند و در تفسیر الدر المنثور از رسول خدا ص نقل شده که سوره توحید معادل ثلث قرآن است .
پیام ها:
1- نه در ذات،نه در صفات و نه در افعال،هیچ کس و هیچ چیز شبیه و مانند خداوند نیست. «وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ»
2- خداوند شبیه ندارد تا بتواند شریک او در امور هستی گردد. «وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ»
«والحمد للّه ربّ العالمین»
بزرگترین مار جهان بنام آناکوندا بطول ۱۳۴ فوت و ۲۰۶۷کیلوگرم در جنگل آمازون آفریقا توسط گروه Africa’s Royal British commandos کشته شد، این مار ۲۵۷ انسان و ۲۳۲۵ حیوان را خورده بود.
مار عظیم الجثه آناکوندای سبز نام سنگین ترین و بزرگترین گونه مار بوده و دومین مار دراز بعد از پیتون به شمار می رود.
مار آناکوندای سبز آمریکای جنوبی یکی از اعضای خانواده بوآ است و صدهای کیلوگرم وزن داشته و به عنوان غول پیکرترین مار در جهان شناخته شده است.
مار پیتون شاید طولی بیشتر از آناکوندای سبز داشته باشد اما قطر زیاد بدن آناکوندا وزن این مار را دو برابر وزن مارهای پیتون ساخته است. به گزارش ایران وی به نقل از نشنال جئوگرافیک، آناکوندای سبز می تواند تا طول ۸.۸ متری و وزن ۲۲۷ کیلوگرمی رشد کند و شعاع بدن این جاندار گاه به ۳۰ سانتیمتر نیز می رسد.
تولید مثل آناکونداها:
آناکونداهای ماده تخم های خود را حفظ کرده و در هر بار تخم گذاری ده ها آناکوندای دیگر به دنیا می آورند. مارهای بچه هنگام تولد حدود 2 فوت طول دارند و تقریباً بلافاصله قادر به شنا و شکار هستند. عمر آنها در طبیعت حدود ده سال است.
آناکونداهای سبز سنگین ترین وزن در دنیای مارها دارند. اندازه آنها در گذشته اغراق شده است.
آناکونداهای سبز سنگین ترین مارهای جهان هستند. سنگین ترین آناکوندای ثبت شده تاکنون 227 کیلوگرم بوده است. این مار عظیم الجثه 8.43 متر طول، و قطر آن 1.11 متر بود.
در حالی که پیتون مشبک بلندتر است، اما باریک است. آناکونداها حجیم هستند. تخمین زده می شود که وزن یک آناکوندا به طول 5.2 متر تقریباً برابر با یک مار پیتون مشبک به طول 7.3 متر می باشد.
آناکوندا سمی نیست ولی قربانیان خود را با پیچیدن بدن به دور آنها و درهم فشردن میکشد. درازای بدن این خزنده بین هفتونیم تا نه متر است. از لحاظ وزن سنگین ترین مار جهان است که حدود ۲۷۰ کیلوگرم وزن دارد به عبارتی ۱۲۰ کیلوگرم سنگین تر از پایتون. بزرگترین گونه آناکوندا، آناکوندای سبز میباشد.
نکته جالب درباره مار آناکوندا این است که تنها نمونه از اژدرماران است که بچهزا میباشد.
لطفا دقت داشته باشید که قدرت عضلات و ماهیچه های این مار تا حدی است که اگر به دور انسانی بپیچد رو فشار بر او وارد کند ٬ قربانی در عرض تنها چند ثانیه کشته می شود.
یکی از اعضای خانواده بوآ، آناکوندای سبز آمریکای جنوبی، صدهای کیلوگرم وزن داشته و به عنوان غول پیکرترین مار در جهان شناخته شده است. مار پیتون شاید طولی بیشتر از آناکوندای سبز داشته باشد اما قطر زیاد بدن آناکوندا وزن این مار را دو برابر وزن مارهای پیتون ساخته است.به گزارش فرارو به نقل از نشنال جئوگرافیک، آناکوندای سبز می تواند تا طول 8.8 متری و وزن 227 کیلوگرمی رشد کند و شعاع بدن این جاندار گاه به 30 سانتیمتر نیز می رسد. آناکونداهای ماده معمولا بزرگتر از نرها هستند و دیگر انواع این گونه از مارها معمولا به رنگهای زرد با لکه های تیره دیده می شوند. به گفته محققان این مار در جنگلهای گرمسیری آمازون و در محیطهای مرطوب مانند مردابها زندگی می کند.
ابعاد عظیم بدن این مارها به واسطه تغذیه از خوکها، آهوها، پرنده ها، لاک پشت ها، جوندگان، سوسمارها و حتی پلنگها رشد کرده و بزرگتر می شود. این مار غیر سمی است اما با کمک گرفتن از ماهیچه های قدرتمندی که در بدن دارد شکار را خفه کرده و کل بدن شکار را یکجا می بلعد و پس از آن برای هفته ها و گاه ماه ها بدون غذا به زندگی خود ادامه می دهند. آناکونداهای ماده در هر بار تخم گذاری دهها آناکوندای دیگر به وجود آورده که طول هر یک از این مارهای نوزاد 60 سانتیمتر است. آناکوندا از بدو تولد قدرت شنا و شکار کردن دارد و طول عمر این جاندار در حدود 10 سال تخمین زده شده است.
آناکوندای غول پیکر دارای سه گونه است:
1. مار آناکوندای سبز
2. مار آناکوندای زرد
3. مار آناکوندا خالخالی
این مار غول پیکر به واسطه تغذیه از خوکها، آهوها، پرنده ها، لاک پشت ها، جوندگان، سوسمارها و حتی پلنگها رشد کرده و بزرگتر می شود. این مار غیر سمی است اما با کمک گرفتن از ماهیچه های قدرتمندی که در بدن دارد شکار را خفه کرده و کل بدن شکار را یکجا می بلعد و پس از آن برای هفته ها و گاه ماه ها بدون غذا به زندگی خود ادامه می دهند.
آناکونداهای ماده در هر بار تخم گذاری دهها آناکوندای دیگر به وجود آورده که طول هر یک از این مارهای نوزاد ۶۰ سانتیمتر است. آناکوندا از بدو تولد قدرت شنا و شکار کردن دارد و طول عمر این جاندار در حدود ۱۰ سال تخمین زده شده است.
بزرگترین مار آناکوندا (یا بوای آبی) گونهای مار آبزی از خانواده اژدرماران (مارهای بوآ) است که در رودها و مردابهای جنگلهای انبوه امریکای جنوبی زندگی میکند.
مار آناکوندای سبز آمریکای جنوبی از اعضای خانواده بوآ، بزرگترین مار در جهان شناخته شده است.
داستانهای کوتاه جالب و داستانهای کوتاه زیبا برگرفته از زندگی افراد معمولی بوده که در همین اطراف ما زندگی میکنند ولی اتفاقات زندگیشان وقتی به زبان داستان بیان میشود، جالبتر و جذابتر هستند. این داستانهای کوتاه گاه آموزنده هستند و با همذاتپنداری میتوان به اصلاح رفتار فردی دست زد. برخی از داستانهای کوتاه از زندگی افراد مشهور نقل شدهاند. بعضی دیگر خواننده را در غم و اندوه فرومیبرند. در ادامه گلچینی از انواع داستان کوتاه جالب را انتخاب کردهایم که شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.
آیا کارمندان خود را میشناسید؟
روزی مدیر یکی از شرکتهای بزرگ در حالیکه به سمت دفتر کارش میرفت چشمش به جوانی افتاد که در کنار دیوار ایستاده بود و به اطراف خود نگاه میکرد.
جلو رفت و از او پرسید: شما ماهانه چقدر حقوق دریافت میکنی؟
جوان با تعجب جواب داد: ماهی دوهزار دلار.
مدیر با نگاهی آشفته دست به جیب شد و از کیف پول خود شش هزار دلار را در آورده و به جوان داد و به او گفت: این حقوق سه ماه تو، برو و دیگر اینجا پیدایت نشود، ما به کارمندان خود حقوق میدهیم که کار کنند نه اینکه یکجا بایستند و بیکار به اطراف نگاه کنند.
جوان با خوشحالی از جا جهید و به سرعت دور شد. مدیر از کارمند دیگری که در نزدیکیاش بود پرسید: آن جوان کارمند کدام قسمت بود؟
کارمند با تعجب از رفتار مدیر خود به او جواب داد: او پیک پیتزافروشی بود که برای کارکنان پیتزا آورده بود.
یک لنگه کفش
روزی گاندی در حین سوار شدن به قطار یک لنگه کفشش درآمد و روی خط آهن افتاد. او به خاطر حرکت قطار نتوانست پیاده شده و آن را بردارد. در همان لحظه گاندی با خونسردی لنگه دیگر کفشش را از پای درآورد و آن را در مقابل دیدگان حیرتزده اطرافیان طوری به عقب پرتاب کرد که نزدیک لنگه کفش قبلی افتاد.
یکی از همسفرانش علت امر را پرسید.
گاندی خندید و در جواب گفت: مرد بینوائی که لنگه کفش قبلی را پیدا کند، حالا میتواند لنگه دیگر آن را نیز برداشته و از آن استفاده نماید.
7 داستان کوتاه و آموزنده (بهترین داستان کوتاه)مجموعه : داستان جالب7 داستان کوتاه و آموزنده (بهترین داستان کوتاه)
داستان آموزنده
در اینبخش 7 داستان کوتاه و آموزنده را برای شـما قرار دادیم کـه توصیه میکنیم حتماً تا آخر بخوانید و از این داستان هاي اموزنده استفاده نمایید.
داستان دید محدود
مردی با دوچرخه بـه خط مرزی میرسد، او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد، مامور مرزی می پرسد: “در کیسه ها چه داری؟” او میگوید: “شن”
مامور وی را از دوچرخه پیاده می کند و چون بـه او مشکوک بود، یک شبانه روز وی را بازداشت می کند، ولی پس از کنترل فراوان، واقعاً جز شن چیز دیگری نمییابد. بنابر این بـه او اجازه عبور میدهد.
هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا می شود و مشکوک بودن و بقیه ماجرا…
این موضوع بـه مدت سه سال هر هفته یکبار تکرار می شود و پس از ان مرد دیگر در مرز دیده نمیشود.
یک روز ان مامور در شهر وی را میبیند و پس از درود و احوال پرسی، بـه او میگوید: من هنوز هم بـه تو مشکوکم و میدانم کـه در کار قاچاق بودی، راستش را بگو چه چیزی را از مرز رد می کردي؟
قاچاقچی میگوید: در کار قاچاق دوچرخه! بودم و تو در کسیه شن دنبال مدرک بودی بعضی وقت ها دید ما محدود میشود و موضوعات فرعی ما را بـه کلی از موضوعات اصلی غافل می کند!
داستان شکر نعمت
روزی مهندس ساختمانی، از طبقه ششم میـــخواهد کـه با یکی از کارگرانش حرف بزند، خیلی وی را صدا میزند اما بـه خاطر شلوغی و سر و صدا، کارگر متوجه نمیشود.
بـه ناچار مهندس، یک اسکناس ۱۰دلاری بـه پایین می اندازد تا بلکه کارگر بالا را نگاه کند، کارگر ۱۰دلار را برمیدارد و توی جیبش میگذارد و بدون این کـه بالا را نگاه کند مشغول کارش می شود.
بار دوم مهندس ۵۰دلار می فرستد پایین و دوباره کارگر بدون این کـه بالا را نگاه کند پول را در جیبش میگذارد، بار سوم مهندس سنگ کوچکی را می اندازد پایین و سنگ بـه سر کارگر برخورد می کند. دراین لحظه کارگر سرش را بلند میکند و بالا را نگاه میکند و مهندس کارش را بـه او میگوید.
این داستان همان داستان زندگی انسان اسـت. خدای مهربان همیشه نعمتها را برای ما می فرستد اما ما سپاسگزار ا نیستیم و لحظه اي با خود فکر نمی کنیم این نعمتها از کجا رسید. اما وقتی کـه سنگ کوچکی بر سرمان میوفتد کـه در واقع همان مشکلات کوچک زندگی اند بـه خداوند روی می آوریم. بنابر این هر زمان از پروردگارمان نعمتی بـه ما رسید لازم اسـت کـه سپاسگزار باشیم قبل از این کـه سنگی بر سرمان بیفتد.
داستان تغییر نگرش
وقتی کـه نشستم تا مطالعه کنم، نیمکت پارک خالی بود. در زیر شاخههاي طویل و پیچیدهي درخت بید کهنسال، دلسردی از زندگی دلیل خوبی برای اخم کردنم شده بود، چون دنیا می خواست مرا درهم بکوبد. پسر کوچکی با نفس بریده بـه من نزدیک شد. درست مقابلم ایستاد و با هیجان بسیار گفت: “نگاه کن چه پیدا کردهام!”
در دستش یک شاخه گل بودو چه منظرهي رقتانگیزی! گلی با گلبرگ هاي پژمرده. از او خواستم گل پژمردهاش را بردارد و برود بازی کند. تبسمی کردم، سپس سرم را برگرداندم. اما او بـه جای ان کـه دور شود، کنارم نشست و گل را جلوی بینی اش گرفت و با شگفتی فراوان گفت: “مطمئنا بوی خوبی میدهد و زیبا نیز هست!
بـه همین دلیل ان را چیدم. بفرمایید! این مال شماست. ان علف هرز پژمرده شده بود، و رنگی نداشت، اما میدانستم کـه باید ان را بگیرم و گرنه امکان داشت او هرگز نرود. از اینرو دستم را بـه سوی گل دراز کردم و پاسخ دادم: “ممنونم، درست همان چیزی اسـت کـه لازم داشتم.”
“ولی او بـه جای این کـه گل را در دستم بگذارد، ان را در وسط هوا نگه داشته بود، بدون دلیل یا نقشهاي داشت!”
ان وقت بود کـه برای اولین بار مشاهده کردم پسری کـه علف هرز را در دست داشت، نمیتوانست ببیند، او نابینا بود! ناگهان صدایم لرزید، چشمانم از اشک پر شد. او تبسمی کرد و گفت: “قابلی ندارد.” سپس دوید و رفت تا بازی کند.
توسط چشمان بچهاي نابینا، سرانجام توانستم ببینم، مشکل از دنیا نبود، مشکل از خودم بودو بـه جبران تمام ان زمانی کـه خودم نابینا بودم، با خود عهد کردم زیبایی زندگی را ببینم و قدر هر ثانیهاي کـه مال من اسـت را بدانم و ان وقت ان گل پژمرده را جلوی بینی ام گرفتم و رایحهي گل سرخی زیبا را احساس کردم.
مدتی بعد دیدم ان پسرک، علف هرز دیگری در دست دارد، تبسمی کردم: “او در حال تغییر دادن زندگی مرد سال خورده دیگری بود.”
داستان زیبای مراقبت
پسر جوان ان قدر عاشق دختر بود کـه گفت: تو نگران چی هستی؟
دختر جوان هم حرفش را زد: همون طور کـه خودت میدونی مادرت پیره و جز تو فرزندی نداره… باید شرط ضمن عقد بگذاریم کـه اگر زمین گیر شد، اونو بـه خونه ما نیاری و ببریش خانه سالمندان.
پسر جوان آهی کشید و شرط دختر را پذیرفت…
هنوز شش ماه از ازدواجشان نگذشته بود کـه زن جوان دریک تصادف خودرو قطع نخاع و ویلچر نشین شد.
پسر جوان رو بـه مادرش گفت: بهتر نیست ببریمش آسایشگاه؟
مادر پیرش با عصبانیت گفت: مگه من مُردم کـه ببریش آسایشگاه؟ خودم تا موقعی کـه زمینگیر نشدم ازش مراقبت می کنم.
پسر جوان اشک ریخت و بـه زنش نگاه کرد.
زن جوان انگار با نگاهش بـه او میگفت: شرط ضمن عقد رو باطل کن!
زن کامل
ملا نصرالدین با دوستی صحبت میکرد. خوب ملا، هیچ وقت به فکر ازدواج افتادهای؟ ملا نصرالدین پاسخ داد: فکر کردهام. جوان که بودم، تصمیم گرفتم زن کاملی پیدا کنم. از صحرا گذشتم و به دمشق رفتم و با زن پر حرارت و زیبایی آشنا شدم اما او از دنیا بیخبر بود. بعد به اصفهان رفتم؛ آن جا هم با زنی آشنا شدم که معلومات زیادی دربارهی آسمان داشت، اما زیبا نبود. بعد به قاهره رفتم و نزدیک بود با دختر زیبا با ایمان و تحصیل کردهای ازدواج کنم.
پس چرا با او ازدواج نکردی؟ آه، رفیق! متاسفانه او هم دنبال مرد کاملی میگشت!
الاغ احمق
یک فروشنده نمک هر روز کیسه نمک را روی خرش به بازار می برد. در راه آنها مجبور بودند از نهر عبور کنند. یک روز خر به طور ناگهانی در نهر افتاد و کیسه نمک نیز در آب افتاد. نمک در آب حل شد و از این رو کیسه حمل بسیار سبک شد.
خر خرسند شد. سپس خر هر روز شروع به همان ترفند می کرد. فروشنده نمک متوجه این نیرنگ شد و تصمیم گرفت تا به آن عبرت دهد. روز بعد او کیسه ای پنبه را روی خر گذاشت.
بهترین دوست
داستانی هست که میگوید که دو دوست در کویر قدم می زدند. در بین راه سفر آنها با هم مشاجره کردند و یکی از دوستان به صورت دیگری سیلی زد. کسی که سیلی خورده بود صدمه دید، اما بدون گفتن چیزی، در شن نوشت؛ امروز بهترین دوست من سیلی به صورت من زد.
آنها پیاده روی خود را ادامه دادند تا اینکه پیدا کردند، جایی که تصمیم گرفتند حمام کنند. کسی که سیلی خورده بود در باتلاق گیر کرد و داشت غرق می شد، اما دوست او را نجات داد. بعد از نجات یافتن از غرق شدن، روی سنگی نوشت؛ امروز بهترین دوست من زندگی من را نجات داد.
دوستی که به بهترین دوست خود سیلی زده و او را نجات داده بود از او سوال کرد؛ بعد از اینکه شما را آزار دادم، شما در شن نوشتید و اکنون که شما را نجات دادم بر روی سنگ نوشتید، چرا؟ دوست دیگر پاسخ داد؛ وقتی کسی به ما بدی می کند، باید آن را در ماسه بنویسیم، جایی که با گذشت زمان آن را محو می کند. اما، وقتی کسی کار خوبی برای ما انجام میدهد، ما باید آن را در سنگ حک کنیم که هیچ بادی نمی تواند آن را پاک کند.
پیام اخلاقی : برای چیزهایی که در زندگی خود دارید ارزش قائل نباشید. اما برای کسانی که در زندگی خود دارید ارزش قائل شوید.
الاغ و مرد
کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد.
پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود.
مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می کرد روی خاک ها بایستد.
روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد …
نتیجه اخلاقی : مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم: اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند و دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود!
برخی از بزرگان سخنانی را از خود به جای گذاشته اند که پند و درس های زیادی در ان نهفته است. بهتر است که ما این سخنان را مطالعه کنیم و در زندگی فردی و اجتماعی خود برای رسیدن به موفقیت از انها استفاده کنید. در این بخش از اسان طب برخی از این سخنان را برای شما گرداوری کرده ایم. امیدواریم که از مطالعه انها بهره کافی را ببرید.
1. ما چقدر به سادگیِ نیاکان خود خندیدیم ؛ روزی میآید که آیندگان به «خرافات» ما خواهند خندید …! صادق هدایت
2. این قانون خیلی ساده عمل میکند. یعنی دقیقا همان چیزی را که به آن میاندیشید به زندگیتان وارد میکند. با این قانون قدرتمند میتوانید هر گونه وضعیتی را در زندگی خود تغییر دهید. راندا برن
3. ما ندرتاً دربارۀ آنچه که داریم فکر می کنیم، درحالیکه پیوسته در اندیشۀ چیزهایی هستیم که نداریم. (شوپنهاور)
4. شب آنگاه زیباست که نور را باور داشته باشیم. (دوروستان)
5. بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا اینکه ثروتمند بمیریم. (جانسون)
6. اگر دریچه های ادراک را شسته بودند، انسان همه چیز را همان گونه که هست میدید: بیانتها. (بلیک)
7. برده یک ارباب دارد اما جاهطلب به تعداد افرادی که به او کمک میکنند. ( سخن حکیمانه از بردیر فرانسوی)
8. انسان باید از هر حیث چه ظاهر و چه باطن، زیبا و آراسته باشد. (سخن حکیمانه از آنتوان چخوف)
9. برخی زندگی نمیکنند، مسابقه دو گذاشتهاند! میخواهند به هدفی که: در افق دوردست دارند برسند. در حالی که
نفسهایشان به شماره افتاده! میدوند و زیبایی اطراف خود را نمیبینند جینوبستر
10. کاش میشد انگشت را تا ته حلق فرو کرد و بعضی دلبستگی ها را یکجا بالا آورد!!!!وفاداری آدم ها رو “زمان” اثبات می کنه نه “زبان”!!!
11. زندگى به من آموخت: که”هيچ چيز از هيچ كس بعيد نيست”!!!!
12. این جمله رو هرگز فراموش نکن : “برای دوستت دارم بعضی ها؛ “مرسی” هم زیاد است! حسین پناهی
13. تغییر دهندگان اثر گذار در جهان کسانی هستند که بر خلاف جریان شنا میکنند. (والترنیس)
14. اگر زیبایی را آواز سر دهی، حتی در تنهایی بیابان، گوش شنوا خواهی یافت. (خلیل جبران)
15. روند رشد، پیچیده و پر زحمت است و در درازای عمر ادامه دارد. (اسکات پک)
15. در جستجوی نور باش، نور را مییابی. (آرنت)
17. برای آنکه کاری امکانپذیر گردد دیدگان دیگری لازم است، دیدگانی نو. (یونک)
18. پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی. (مهاتما گاندی)
19. آدمی ساختهی افکار خویش است فردا همان خواهد شد که امروز میاندیشیده است. (مترلینگ)
20. اگر دریچه های ادراک را شسته بودند، انسان همه چیز را همان گونه که هست میدید: بیانتها. (بلیک)
21. برده یک ارباب دارد اما جاهطلب به تعداد افرادی که به او کمک میکنند. (بردیر فرانسوی)
22. “عقلانیت باز” آن عقلانیتی است که فراموش نمیکند که “یکی” در “چند” است و “چند” در “یکی”. (ادگارمون)
23. آرامش، زن دلانگیزی است که در نزدیکی دانایی منزل دارد. (اپیکارموس)
24. هیچ چیز در زیر خورشید زیباتر از بودن در زیر خورشید نیست. (باخمن)
25. تنها آرامش و سکوت سرچشمهی نیروی لایزال است. (سخن حکیمانه از داستایوفسکی)
26. خداوندا مرا از کسانی قرار دِه که دنیاشان را برای دینشان میفروشند نه دینشان را برای دنیاشان. (دکتر علی شریعتی)
27. هیچ آغازی را مزاری نیست چرا که همواره در حال دگرگونی و رشد است . ارد بزرگ
28. من تنها یک چیز میدانم و آن اینکه هیچ نمیدانم. (سقراط)
29. هر قدر به طبیعت نزدیک شوی، زندگانی شایسته تری را پیدا میکنی. (نیما یوشیج)
30. اگر زمانی دراز به اعماق نگاه کنی آنگاه اعماق هم به درون تو نظر میاندازند. (نیچه)
31. زیبائی در فرا رفتن از روزمرهگیهاست. (ورنر هفته)
32. برای کسی که شگفتزدهی خود نیست معجزهای وجود ندارد. (اشنباخ)
33. تفکر در باب خوشبختی، عشق، آزادی، عدالت، خوبی و بدی، تفکر دربارهی پرسشهایی است که بنیاد هستی ما را دگرگون میکند. (ادگارمون)
34. “عقلانیت باز” آن عقلانیتی است که فراموش نمیکند که “یکی” در “چند” است و “چند” در “یکی”. (ادگارمون)
35. آرامش، زن دلانگیزی است که در نزدیکی دانایی منزل دارد. (اپیکارموس)
36. هیچ چیز در زیر خورشید زیباتر از بودن در زیر خورشید نیست. (باخمن)
37. اكثر انسانها حتی جسارت دور ريختن لباسهايی كه مدتهاست بدون استفاده در كمدهايشان آويخته شده را ندارند، بعد از آنها توقع داريم كه باورهای غلطی را كه قرن هاست در ذهنشان زنجير شده است به راحتی كنار بگذارند و دور بريزند …!!!
38. “جهل” نرمترين بالشی ست كه بشر ميتواند سر خود را بگذارد و آرام بخوابد! گاندى
39. تمام افکار خود را روی کاری که دارید انجام می دهید متمرکز کنید. پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند. (گراهام بل)
40. اگر جانت در خطر بود بجای پنهان شدن بکوش همگان را از گرفتاری خویش آگاه سازی. (ارد بزرگ)
41. اگر در اولین قدم، موفقیت نصیب ما می شد، سعی و عمل دیگر معنی نداشت. (موریس مترلینگ)
42. ما ندرتاً دربارۀ آنچه که داریم فکر می کنیم، درحالیکه پیوسته در اندیشۀ چیزهایی هستیم که نداریم. (شوپنهاور)
43. آنكه می تواند، انجام می دهد، آنكه نمی تواند انتقاد می كند. (جرج برنارد شاو)
44. آرامش، زن دلانگیزی است که در نزدیکی دانایی منزل دارد. (اپیکارموس)
45. یک آموزگار خام می تواند شاگردان خویش را برای همه زندگی سرگردان کند . سخن حکیمانه از ارد بزرگ
46. تنها آرامش و سکوت سرچشمهی نیروی لایزال است. (داستایوفسکی)
47. خداوندا مرا از کسانی قرار دِه که دنیاشان را برای دینشان میفروشند نه دینشان را برای دنیاشان. (دکتر علی شریعتی)
48. علت هر شکستی، عمل کردن بدون فکر است. (الکسمکنزی)
49. شیرینی یکبار پیروزی به تلخی صد بار شکست میارزد. (سقراط)
50. قطعاً خاک و کود لازم است تا گل سرخ بروید. اما گل سرخ نه خاک است و نه کود (پونگ)
وقتی از ته دل بخندی، وقتی هر چیزی را به خودت نگیری، وقتی سپاسگزار آنچه که هست باشی، وقتی برای شاد بودن نیاز به بهانه نداشته باشی؛ آن زمان است که واقعا زندگی میکنی. بازی زندگی، بازی بومرنگهاست؛ اندیشهها، کردارها و سخنان ما، دیر یا زود با دقت شگفتآوری به سوی ما بازمیگردند. زمانی که آدمی بتواند بی هیچ دلهرهای آرزو کند، هر آرزویی بیدرنگ برآورده خواهد شد.
فلورانس اسکاول شین
******
در قلب زمین، نبض زندگی میتپد و همین که خورشید هر صبح از مشرق طلوع میکند، دلیل بزرگی برای شاد بودن و دوباره امید داشتن است.
******
باید راهی یافت، برایِ زندگی را زندگی کردن،
نه فقط زندگی را گُذَراندَن ..
باید راهی یافت،
برایِ صبح ها با اُمید چشم گُشودَن،
برایِ شب ها با آرامشِ خیال خوابیدن..
اینطور که نمیشود،
نمیشود که زندگی را فقط گذراند ،
نمیشود که تمام شدنِ فصلی و رسیدنِ فصلی جدید را فقط خُنَکایِ ناگهانیِ هوا یادَت بیاورد،
نمیشود تا نوکِ دماغَت یخ نکرده حواسَت به رسیدنِ پاییز نباشد..
اینطور پیش بِرَوی یک آن چَشم باز میکنی
خودَت را میانِ خزانِ زردِ زندگی ات میابی ،
و یادت هم نمی آید چطور گذَرانده ای مسیرِ بهاری و سبزِ زندگی ات را..
اصلا خدا را هم خوش نمی آید،
راهَت داده به دنیایَش که نقشَت را ایفا کنی،
یک روز خوبُ حتی یک روز بد ،
یک روز شیرینُ حتی یک روز تلخ ،
یک روز آرامُ حتی یک روز پُرهیاهو ،
وظیفه ی تو زندگی را با تمام و کمالَش زندگی کردن است،
با تمامِ سِکانس هایِ تلخ و شیرینَش..
نمیشود که همه اش خسته باشی
و سَرِ سکانس هایِ تلخ بهانه بیاوری و گوشه ای به قهر کِز کنی و بازی نکنی ..
حق داری که خستگی ات را در کنی،
اما حق نداری که دیگر مسیر را ادامه ندهی ..
اینطور که نمیشود،
تا دیر نشده باید راهی پیدا کرد،
باید زندگی را زندگی کرد ..
******
بعضی از مردم بسیار زیبا هستند
اما نه به خاطر چهره دلنشین
نه به خاطر ظاهر جذاب
نه به خاطر حرف های تاثیرگذار
بلکه تنها به خاطر چیزی که هستند
******
هر کسی مرکز جهان خویشتن است
مولانا چقدر زیبا فرمودند :
️ای نسخه نامه الهی که تویی
ای آینه جمال شاهی که تویی
بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست
از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی
******
گاهی اوقات فشار زندگی انقد زیاد میشه که دوست داری فریاد بزنی، گریه کنی، خدا خدا کنی.
فایده نداره…!
قانون جذب چیز دیگه ای میگه:
تو باید حالت خوب باشه تا بتونی اتفاقهای خوب رو به سمتت جذب کنی.
گاهی باید تو اوج فشار بیخیال بشی، خودتو رها کنی، فارغ از تمام دغدغه ها!!
تا بتونی خودتو واسه دقایقی؛
ساعتی مهمون کنی به شادی و خنده تا اتفاقات خوب رو جذب کنی.
یادت نره صرفا با شاد بودن هم اتفاقی نمیفته. باید در عین شاد بودن هم صبور باشی هم پرتلاش
******
هر چه مغرورتر باشی
تشنه ترند برای با تو بودن
و هرچه دست نیافتنی باشی
بیشتر به دنبالت می آیند؛
امان از روزی که غروری نداشته باشی
و بی ریا به آنها محبت کنی
آن وقت تو را هیچ وقت نمی بینند؛
سادهـ از کنارت عبور می کنند …
******
خوشبختی خود به خود به وجود نمی آید
رسیدن به خوشبختی
فرآیندی فعال است که نیازمند تلاش است
افکار غلط را کنار بگذارید
به اضطراب ها غلبه کنید
علاقه ها را شناسایی کنید
وارد یک رابطه معنادار
با یک انسان دوست داشتنی شوید
فراموش نکنیم انسان ها
خود به خود خوشبخت نمی شوند
تلاش کنید؛
تلاش کنید؛
و باز هم تلاش کنید …
******
هیچ روز خوبی در راه نیست
روز خوب که در نمیزنه بیاد داخل!
روز خوب که سر برج نیست خود بخود البته گاهی باناز وکرشمه بیاد!
قبض آب وبرق و…. نیست که وقت وبیوقت وقتی خسته ازسرکاربرمیگردی از شکاف در آویزون باشه!
روز خوب راباید ساخت
باید نوازشش کرد
باید آراست وپیراست
باید به گیسوهاش گلهای وحشی صحرایی زد
باید عطر دلخواهش رو خرید
گل دلخواهش رو روی میز گذاشت
شعر دلخواهش رو سرود
باید نازش را کشید
برویش خندید
روزخوب را باید خلق کرد
وبعد در آغوش آرام یک روز خوب لذت دنیارا چشید….
******
من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟
برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم،
انتظارات همیشه صدمه زننده هستند ..زندگی کوتاه است ..پس به زندگی ات عشق بورز ..
خوشحال باش .. و لبخند بزن .. فقط برای خودت زندگی کن و ..
قبل از اینکه صحبت کنی » گوش کن
قبل از اینکه بنویسی » فکر کن
قبل از اینکه خرج کنی » درآمد داشته باش
قبل از اینکه دعا کنی » ببخش
قبل از اینکه صدمه بزنی » احساس کن
قبل از تنفر » عشق بورز
زندگی این است … احساسش کن، زندگی کن و لذت ببر..
******
من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟
برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم،
انتظارات همیشه صدمه زننده هستند ..زندگی کوتاه است ..پس به زندگی ات عشق بورز ..
خوشحال باش .. و لبخند بزن .. فقط برای خودت زندگی کن و ..
قبل از اینکه صحبت کنی » گوش کن
قبل از اینکه بنویسی » فکر کن
قبل از اینکه خرج کنی » درآمد داشته باش
قبل از اینکه دعا کنی » ببخش
قبل از اینکه صدمه بزنی » احساس کن
قبل از تنفر » عشق بورز
زندگی این است … احساسش کن، زندگی کن و لذت ببر..
******
زندگی معلم بزرگی است…:
زندگی می آموزد که شتاب نکن.
زندگی می آموزد چیزهایی که می خواهی به آنها برسی وقتی
دریافتشان می کنی می بینی آنقدر هم که فکر می کرده ای مهم نبوده
شاید هم اصلا مهم نبوده شاید موجب اندوهت نیز شده است.
زندگی می آموزد از دست دادن آنقدر هم که فکر می کنی سخت نیست.
زندگی می آموزد همه لحظات تبدیل به خاطراتی شیرین می شوند
بعدا که می گذری و تو در آن لحظه
بی تابی می کردی و این را نمی دانستی.
زندگی زیباست!
******
اگر توانم باشد که یک دل را از شکستن باز دارم
به بیهودگی زندگی نخواهم کرد
اگر یارای آن داشته باشم که یک تن را از رنج برهانم
یا دردی را تسکین بخشم
یا انسانی تنها را یاری کنم
که دیگر بار بسوی شادی باز گردد
به عبث زندگی نخواهم کرد
امیلی الیزابت دیکنسون
******
تا به حال به آدم هایی که در زندگی تو هستند دقت کرده ای ؟
یادت باشه حضور هیچ کس در زندگی تو بی دلیل نیست !
آدم هایی که با آن ها روبه رو می شوی آیینه ای هستند برای تو….
اگر می خواهی خود را بشناسی
و از حال و هوای درونت با خبر شوید ببین چه کسانی در زندگی ات حضور دارند !
دریافتی ما از هستی ، تنها پول نیست
آدم هایی که به زندگی مان وارد می شوند نیز ،
روزی ما هستند!